28اين گروه در برخى از مسائل اعتقادى به عقل تكيه واعتماد مىكنند؛ از قبيل: اثبات وجود خدا وشناخت صفات ذاتى او، ولى در باب عدل وشناخت صفات وافعال خداوند بر عقل اعتمادى نداشته وحسن وقبح عقلى را انكار مىنمايند. اشاعره از همين گروهاند.
در بين اين اقوال، حق با شيعه اماميه ومعتزله است؛ زيرا -همانگونه كه عرض شد- عقلِ بديهى نور است وقطعاً انسان را در مسائل اعتقادى به حقّ وحقيقت مىرساند، البته در صورتى كه خالى از شوائب وپيش فرضهاى تطبيقى باشد. واز آنجا كه خداوند متعال ورسولش عقل بالفعل وعقل كلاند، قطعاً حرفى خلاف عقل سليم وبديهى نمىزنند، لذا اگر عقل بديهى در مسئلهاى از مسائل اعتقادى به نتيجهاى رسيد، بايد به آن اعتقاد پيدا كرد.
از اين جهت قرآن كريم نيز به تعقّل توجّهى خاص داشته وكسانى كه از عقل استفاده نكرده واز آن بهره نمىبرند را بدترين جنبندهها معرفى كرده، چنانكه مىفرمايد:
إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللّٰهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لاٰ يَعْقِلُونَ (انفال: 22)
همانا بدترين جنبندهها نزد خداوند كرها وگنگهايى هستند كه تعقل نمىكنند.
در جايى ديگر آنان را مذمّت كرده و مىفرمايد: ...وَ يَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لاٰ يَعْقِلُونَ؛ «و قرار مىدهد پليدى را بر كسانى كه تعقل نمىكنند». (يونس: 100)
امام صادق(ع) در وصف عقل مىفرمايد: