26صحيح را به جامعه علمى عرضه كرد، تا توانست در مقابل هجوم تبليغات بيگانگان با استدلال قوى عقلى، مبانى كلامى خود را تقويت كرده وعقايد صحيح را -كه آيات وروايات نيز بر آن تصريح دارند- به جامعه عرضه نمود؛ زيرا خداوند متعال خالق عقل وپيامبرش عقل بالفعلاند وهيچگاه برخلاف عقل انسان (كه نور هدايت است) مطلبى را نمىگويند. حال اگر عقل سليم وبديهى؛ اعم از نظرى يا عملى، حكمى كند قطعاً نظر شرع نيز همان است.
2. چگونه مىتوان در فهم مسائل تنها به فهم ديگران (سلف) تمسك واعتماد كرد؛ در حالى كه آنان قادر به جواب تمام مسائل نبودند.
عتبة بن مسلم مىگويد: «با عبدالله بن عمر، سى وچهار ماه همراه بودم، در بسيارى از مسائل كه از او سؤال مىكردند او مىگفت: نمىدانم». 1
ديگر اينكه قرآن داراى وجوه مختلف وبطنهاى گوناگونى است. لذا نمىتوان گفت كه سلف، حقيقت قرآن را فهميدهاند.
شعبى مىگويد:
از ابوبكر در مورد «كلاله» سؤال شد؟ او در جواب گفت: من رأى خود را مىگويم، اگر درست بود، از جانب خداست وگرنه از جانب من وشيطان است. 2
از عمر بن خطّاب نقل شده كه مىگفت: «اگر من معناى «كلاله» را