73فلسفه حج كه همان تأمين منافع مردم است، چنين مىفرمايد:
منافع حج، دو نوع است: يكى دنيوى كه مربوط به همين زندگى اجتماعى دنياست و زندگى آدمى را صفا مىدهد و حوايج گوناگون او را برآورده، نواقص مختلف آن را برطرف مىسازد، مانند: تجارت، سياست، امارت، تدبير و اقسام رسوم و آداب و سنن و عادات و انواع تعاون و يارىهاى اجتماعى و غير آن. معلوم است كه وقتى اقوام و امّتهاى مختلف از مناطق گوناگون زمين با همه تفاوتهايى كه در انساب و رنگ و سنن و آداب آنهاست، در يك جا جمع شده، همديگر را مىشناسند كلمۀ واحد همه آنان، همان كلمه حق است، پس معبود همه يكى است كه او همان خداى عزّوجل است و وجهه همه يكى است و آن كعبه است.
نوع دوّم از منافع، منفعتهاى اخروى است كه همان وجود انواع تقرّبها به سوى خداوند است. تقرّبهايى كه عبوديت آدمى را مجّسم مىسازد و اثرش در عمل و گفتار آدمى هويدا مىگردد. در واقع عمل حج با مناسكى كه دارد انواع عبادت و توجّه به خدا را شامل و متضمّن است. زيرا انجام حج، مشتمل بر ترك تعدادى از لذايذ زندگى و كارهاى دنيايى، كوششها براى ترك دنيا و تحمّل مشقّتهاست، و همچنين طواف پيرامون خانه او و نماز و قربانى و انفاق و روزه و غير آن. 1
مرحوم طبرسى(ره) در تفسير منافع حج، سه قول ذكر كرده است:
1. مراد از منافع، تجارت است؛
2. مراد از منافع، تجارت در دنيا و اجر و ثواب در آخرت است؛
3 . منافع، همان عفو و مغفرت است. 2
بنابراين، منافع در آيه شريفه، اعم است از منافع دنيوى؛ مثل تجارت، و منافع اخروى؛ مثل اجر و پاداش و رحمت و مغفرت الهى. زيرا واژه منافع در اينجا (لِيَشْهَدُوا مَنٰافِعَ لَهُمْ...) به طور مطلق ذكر شده و از طرفى كاملاً روشن است كه هيچ گونه محدوديتى در اين لفظ نيست. بنابراين تمام منافع و بركات معنوى و نتايج