63كند، پاسخ مىدهد: ناسزا و فحاشى، رفتار آدمهاى لاابالى، بى منطق و بىادب است. خداوند در قرآن به ما توصيه مىكند حتى به بتهاى مشركان نيز ناسزا نگوييم. 1 ما طرفدار نقد منصفانهايم، نه سبّ جاهلانه؛ يعنى با توجه به نقاط مثبت و منفى زندگى افراد، از خوبىهايشان تقدير و از بدىهايشان انتقاد مىكنيم؛ كارى كه ابتدا خداوند در قرآن كرد و سپس كتابهاى تاريخى از آن پيروى كردند. با اين حال، نبايد به عنوان جلوگيرى از سبّ صحابه، جلوى نقد آنها را نيز گرفت.
كريمى كه گويا قانع نشده، مىگويد: مگر لعن، غير از ناسزا و فحاشى است؟ حاج آقا مسعودى مىگويد: البته كه تفاوت دارند. لعن؛ يعنى درخواست محروم شدن از رحمت خدا؛ همان درخواستى كه پيامبر در حق برخى صحابه كردند. البته خداوند اولين كسى است كه عدهاى را لعن كرده است. خداوند در آياتى از قرآن كافران 2، ظالمان 3، منافقان، شايعهسازان 4، آزاردهندگان رسول خدا(ص) 5، و قاتل مؤمنان را 6 لعن كرده است. حالا اگر ما كسانى را كه به اهل بيت(عليهم السلام) ستم كردند و آنان را به شهادت رساندند، لعن كنيم، همان كارى را كردهايم كه قرآن كرده است.