44 امام و راهنماى من، پس از پيامبر است».
آنگاه كه قبر را مىپوشاندند، دست به دعا برداشت و عرضه داشت:
«اَللّهُمَّ اغفِر لاُمّي بَعدَ امّي»؛ «خدايا! بعد از مادرم [آمنه]، مادرم [فاطمه بنت اسد] را بيامرز» و سپس عرضه داشت:
«لا إله إلاَّ اللهُ استَودِعُها إيّاكَ» 1؛ «خدايا او را به تو سپردم».
آنگاه پيامبر(ص) در حالى كه اطرافيان بهويژه فاطمه زهرا(س) و على(ع) اشك مىريختند، رو به حاضران كرده و فرمود:
اى مردم، اين كه ديديد با فاطمه بنت اسد(س) رفتارى داشتم كه با ديگران نكرده بودم، به دليل احسان و محبّت ايشان و عمويم ابوطالب(ع) نسبت به من بود كه مرا بر فرزندان خويش مقدم مىداشتند. روزى از هول و هراس قبر سخن مىگفتم كه اين مادر بسيار گريست و من براى در امان ماندن وى، در قبرش خوابيده و در پيراهن خويش او را كفن نمودم و عقايد درست را خودم به وى تلقين نمودم و در پاسخ ملكى كه راجع به امام او پرسيد، پسرش على(ع) را معرفى كردم، تا همه بدانند، او امام پس از من خواهد