40است كه شايسته بزرگداشت و احترام است. با همه اينها، رجعت - چنان كه سيد محسن امين عاملى فرموده - امرى است نقلى; اگر نقل صحيح باشد اعتقاد به آن لازم است و اگر نقل صحيح نباشد، اعتقاد به آن لازم نيست . 1
*ادلّه اثبات رجعت
اثبات رجعت و اقامه دليل بر آن داراى سه مرحله است:
الف) مرحله اثبات امكان رجعت و محال نبودن آن.
بهترين دليلى كه امكان آن را ثابت مىكند، اين است كه رجعت نوعى از معاد است كه هيچ چيز قدرت تخلف از آن را ندارد. با اين تفاوت كه رجعت، بازگشت دنيوى است كه در پايان دنيا براى برخى از مردم - كه رهبران ايمان و سران كفر هستند - تحقق مىيابد; لكن معاد بازگشت اخروى است كه همه انسانها را در بر مىگيرد.
پس كسى كه منكر امكان رجعت است، امكان معاد و نيز معجزه حضرت عيسى(عليه السلام) در زنده كردن مردگان را منكر است هر استدلالى كه براى امكان اثبات معاد آورده شود، صلاحيت دارد كه براى امكان رجعت نيز دليل باشد. استوارى اين مرحله از پژوهش (مرحله عقلى) متكى به ادله معاد است و غنى بودن آن به سبب غناى ادله عقلى مىباشد.
ب) در اين مرحله اثبات مىشود كه اعتقاد به رجعت با هيچ يك از ابعاد عقايد اسلامى مخالفت ندارد، زيرا گاهى اوقات امكان دارد عقيدهاى ممكن باشد، لكن اعتقاد به آن مخالف و يا موجب تضعيف بُعد خاصى از ابعاد عقيده اسلامى گردد. آيا اين شرط (عدم مخالفت با بعدى از ابعاد عقيده اسلامى) در اثبات امكان رجعت وجود دارد؟
بايد گفت اعتقاد به رجعت از دو جهت مشتمل بر اين اثبات است:
1. اعتقاد به رجعت، نه تنها با هيچ يك از ابعاد اعتقادات اسلامى