36اگر شخصى يا اجتماعى مبتلا به فقر شود، معمولاً به كارشناسان امور اقتصادى مراجعه مىكند. حتى ممكن است كميتههاى كارشناسى تشكيل دهند و بعد از مطالعات و پژوهشهاى دامنهدارى، علل فقر را در جامعه بيابند و بر اين اساس استراتژىها و راهكارهايى را براى كاهش فقر در جامعه ارائه دهند نظير: افزايش صادرات، افزايش توليد ناخالص ملى، كاهش مصرف و... . اما قرآن در كنار اين عوامل، عامل مهمتر و برترى را معرفى مىكند.
«وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرىٰ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنٰا عَلَيْهِمْ بَرَكٰاتٍ مِنَ السَّمٰاءِ وَ الْأَرْضِ » ؛ 1«و چنانچه مردم شهر و ديار همه ايمان آورده پرهيزكار شوند همانا درهاى بركات آسمان و زمين را برروى آن مىگشوديم.»
اگر جمعى تقوا و ايمان پيشه كنند، درهاى آسمان به اذن الهى جهت نزول بركات گشوده مىشوند و امكان ندارد آسمان درهاى خود را بگشايد و بركات نازل شود، اما فقر كاهش نيابد.
اساساً فقر و غنا در زمين مربوط به آسمان است؛ بنابراين اگر ايمان و تقوا هويت جمعى پيدا كنند، از فقر كاسته شده، بر غنا افزوده مىشود. همچنين اگر فردى به سمت ايمان بيشترى برود، از ثمرات آن يعنى كاهش فقر و ازدياد مال بهرهمند خواهد شد. خداوند امكانات دنياى خود را در اختيار كسانى قرار مىدهد كه بيشتر به سمت او بروند، البته ممكن است در اختيار كفار هم قرار دهد، ولى تفاوت اين است كه كافر فقط در دنيا بهرهمند است، اما مؤمن نصيبى در دنيا دارد و از بهرههاى اخروى او هم محظوظ خواهد شد.
از مجموع احاديث پيش به دست مىآيد كه حج نافى فقر است و باعث كثرت مال و حج وسعت روزى در پى دارد. اين امر آزمودنى است و هر كس مىتواند اين واقعيت را در مورد خود و هر كس كه به حج رفته به صورتى پيمايشى در نظر گيرد و نسبت به آن مطالعه كند. بهر تقدير، حج با فقر مالى و مادى سازگار نيست و اين حقيقتى آزمونپذير است.