81بسيارى تربيت كرد.33 «محمد بن ابراهيم نعمانى» ، معروف به «ابن ابى زينب» و «محمد بن احمد صفوانى» مقيم بغداد، از شاگردان ممتاز وى هستند كه كتاب «كافى» كلينى را نسخهبردارى كردند.
كتاب «كافى» يكى از اصول اربعۀ شيعه است و از نظر اهميت و محتوا، بر سه كتاب ديگر ( من لايحضره الفقيه، استبصار و تهذيب ) تقدم دارد. اين اثر ماندگار حاصل بيست سال تلاش و تحقيق شبانهروزى شيخ كلينى در عرصۀ تأليف و پژوهش است.
كتاب «الكافى» شامل سه بخش است: اصول كافى (دو جلد، در عقايد و اخلاق) ؛ فروع كافى (يك دوره فقه در پنج جلد) و روضۀ كافى (يك جلد، در تراجم و رجال و فضايل اهل بيت (ع)) كه مجموعاً هشت جلد است.
در ارزش و اهميت اين تأليف همين بس كه پيش از آن، احاديث اهل بيت و معارف تشيع در اصلها و ميان جزوههاى پراكنده نگهدارى مىشد. شيخ كلينى براى اولين بار آنها را در اين مجموعه گردآورى كرد و مانع از نابودى آنها شد. او در عصر غيبت صغرى مىزيست و هنوز بسيارى از اصحاب و شاگردان امام هادى و امام عسكرى در قيد حيات بودند و او از دانش آنها بهخوبى بهره گرفت و اين مجموعه بزرگ حديثى و فرهنگى را براى جهان اسلام و تشيع به ارمغان آورد.
كتاب «كافى» شامل 16199 حديث از پيامبر (ص) و امامان معصوم (ع) است و در يك قالب ابتكارى با موضوعبندى منسجم و در ابواب مناسب، تنظيم و تدوين شده است. اين در حالى است كه به گفته ابن تيميه، از علماى اهل سنت، مجموع احاديث «صحيح بخارى» و «صحيح مسلم» بدون احاديث تكرارى، كمتر از هفت هزار است.34
علما و فقهاى بزرگ شيعه مانند: شيخ مفيد، نجاشى، سيد بن طاووس، شهيد اول، شهيد ثانى، محقق كركى، فيض كاشانى، محمد امين استرآبادى، علامه مجلسى و ديگران كه بعد از كلينى، رهبرى مذهبى و علمى جامعۀ شيعى را برعهده گرفتند، كار او را ستودهاند.35
شيخ كلينى در شعبان 329 هجرى همزمان با رحلت نايب چهارم و آغاز دورۀ غيبت كبرى چشم از جهان فرو بست و در جانب غربى باب كوفۀ بغداد به خاك سپرده شد. نجاشى از احمد بن عُبدُن (متوفاى 423) نقل مىكند كه او مقبرۀ شيخ كلينى را ديده است.36
امروزه اين مقبره در محوطه مسجد آصفيه، در سمت راست پل شهداى كنونى (از سمت كرخ به رصافه) جنب مدرسه نظاميه (مستنصريه قديم) قرار گرفته است. متأسفانه برخى از پژوهشگران كه اخيراً از اين مكان ديدن كردهاند، گزارش دادهاند كه بر سردر مسجد تابلويى نصب شده كه بر آن نوشتهاند در اينجا پيكر حارث بن اسد محاسبى (متوفاى 243 - 165ق) صوفى معروف دفن شده است37 و اين هرگز با واقعيتهاى تاريخى مطابقت ندارد.
پى نوشت:
1. طوسي، الغيبه، ص 354.
2. شيخ عباس قمي، سفينةالبحار، ج 2، ص 158.
3. كتاب الغيبه، ص 356.
4. شيخ صدوق، كمالالدين و تمام النعمة، ج 2، ص 430.
5. كتاب الغيبه، ص 356.
6. محدث قمى، سفينةالبحار، ج 2، ص 159.
7. كتاب الغيبه، ص 358 و علامه مجلسى، بحارالانوار، ج 51، ص 347.
8. بحارالانوار، ج 1، ص 345 و سيدمحسن امين عاملى، اعيان الشيعه، ج 2، ص 47.
9. شيخ صدوق، كمالالدين و تمام النعمة، ج 2، ص 502 و بحارالانوار، ج 51، ص 335، حديث 60.
10. كمالالدين و تمام النعمة، ج 2، ص 504.
11. رجال علامه حلي، فائده پنجم، ص 273.
12. قطب راوندي، الخرائج و الجرائح، ج 3، ص 1120.
13. بحارالانوار، ج 51، ص 355.
14. الغيبه، ص 366.
15. سفينةالبحار، ج 1، ص 328.
16. محمد حرزالدين، مراقد المعارف، ج 1، ص 278.
17. براى آگاهى بيشتر، رك: سيد حسن صدر، خاندان نوبختى، اقبال آشتيانى و تأسيس الشيعه.
18. كتاب الغيبه، ص 372.
19. لوئى ماسينيون، قوس زندگى منصور حلاج، ترجمۀ روان فرهادى، ص 54.
20. عباس اقبال آشتيانى، خاندان نوبختى، ص 200 و 193
21. كمالالدين و تمام النعمة، ج 2، ص 518 و الخرائج والجرائح، ج 3، ص 1123.
22. بحارالانوار، ج 51، ص 358.
23. محمدمهدى موسوى، احسن الوديعه، ج 2، ص 232.
24. محمد حرزالدين، مراقد المعارف، ج 1، ص 249.
25. سيد محمد صدر، تاريخ الغيبة الصغري، ج 1، ص 412 و سيد حسن شيرازى، كلمة الامام المهدى، ص 100.
26. بحارالانوار، ج 51، ص 360.
27. كتاب الغيبه، ص 395 و اعيان الشيعه، ج 2، ص 48.
28. كتاب الغيبه، ص 395 و شيخ عباس قمي، تتمه المنتهي، ص 354.