46گويا با او نيكى و مهربانى مىكند. پس حسن بصرى را فرا خواند و داستان را برايش گفت و تأويل آن را پرسيد. حسن گفت: شايد دربارۀ خاندانش كار نيكى كردهاى. سليمان گفت: من سر حسين بن على (عليهما السلام) را در گنجينۀ يزيد بن معاويه پيدا كردم. پس آن را با پنج پارچۀ ديبا پوشاندم و همراه گروهى از يارانم برآن نماز خواندم و به خاك سپردم. حسن گفت: پيامبر (ص) به سبب اين كار از تو خوشنود شده است. پس به حسن بصرى نيكى كرد و فرمان داد به او جايزه دادند.» 1
ابن جوزى گويد: «ابن ابى الدنيا نوشته است كه آنان در گنجينۀ يزيد سر حسين (ع) را ديدند و آن را كفن كردند و در دمشق، كنار باب الفراديس دفن كردند.» 2(باب الفراديس در نزديكى قبر حضرت رقيه (ع) است) .
وى اين مطلب را در «الرّد على المتعصّب العنيد» نيز به نقل از ابن ابى الدنيا، از حديث عثمان بن عبد الرحمان، از محمد بن عمربن صالح آورده و سپس خبر را آن طور كه در «المنتظم» آمده، نقل كرده و سپس گفته است: «وعثمان و محمّد نزد اهل حديث چيزى نيستند و روايت نخست - يعنى دفن در بقيع - درست است» . 3
ابن نما به نقل از منصور بن جمهور گويد: «سليمان وارد گنجينۀ يزيد بن معاويه شد، چون آن راگشود، خمى بزرگ و سرخ رنگ در آن ديد. پس به غلامش سليم گفت: اين را نگهدار كه گنجى ازگنجهاى بنى اميه است. چون آن را باز كرد، سر حسين (ع) در آن بود كه با رنگ سياه خضاب گشته بود. پس به غلامش گفت: پارچهاى برايم بياور. چون آورد، آن را درونش پيچيد و در دمشق كنار باب الفراديس، كنار برج سوم در سوى مشرق دفن كرد.» 4
سپس به نقل ديگر اقوال مىپردازد و قولى را كه در كربلا دفن شده است مىپذيرد. 5
سبط ابن جوزى به بيان آنچه كه جدّش از ابن ابى الدنيا به عنوان قول سوم در مسأله نقل كرده، مىپردازد. در آن آمده است: «پس آن را كفن كردند و در باب الفراديس، در دار الاماره دفن كردند.