17سُبكى از فتوح الشام (ج1، ص148) چنين نقل كرده است:
«لمّا كان أبو عبيدة منازلاً بيت المقدس، أرسل كتاباً إلي عمر مع ميسرة بن مسروق يستدعيه الحضور، فلمّا قدم ميسرة مدينة رسول الله - صلّي الله عليه [وآله] وسلّم - دخلها ليلاً، و دخل المسجد وسلّم علي رسول الله - صلّي الله عليه [وآله] و سلّم - و علي قبر أبي بكر. . .»
«هنگامى كه ابوعبيده با مردم سرزمين بيت المقدس به نبرد پرداخت، نامهاى را همراه با ميسرۀ بن مسروق براى عمر فرستاد و از او در خواست كرد كه در اين سرزمين حضور داشته باشد، وقتى كه ميسره وارد شهر پيامبر (ص) شد، شب هنگام بود، در همان وقت به مسجد رفت و بر قبر پيامبرخدا (ص) و قبر ابوبكر سلام و درود فرستاد.» 1
-مرد صحابى و زيارت قبر پيامبر (ص)
ثعلبى در تفسير خود آورده است:
«عن عليّ بن أبي طالب قال: قدم علينا أعرابي بعدما دفنّا رسول الله - صلّي الله عليه [وآله] وسلّم - بثلاثة أيّام، فرمي بنفسه علي قبر النّبي - صلّي الله عليه [وآله] وسلّم - وحثا من ترابه علي رأسه، و قال: يا رسول الله، قلت فسمعنا قولك و وعيت عن الله، فوعينا عنك، وكان فيما أنزل الله عليك: وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِيماً ، وقد ظلمت نفسي وجئتك تستغفر لي فنودي من القبر: أنه قد غفر لك» .
«حضرت على (ع) گويد: سه روز پس از به خاك سپارى پيامبر خدا (ص) مردى بر ما وارد شد، آنگاه خودش را روى قبر آن حضرت انداخت و مقدارى از خاك آنجا را بر سرش ريخت و گفت: اى فرستادۀ خدا، مطالبى را به ما فرمودى و ما سخنانت را شنيديم. تو از خداوند دريافت كردى و پذيرفتى ما هم از تو دريافت كرديم و پذيرفتيم و در ميان آياتى كه خداوند بر تو فرو فرستاد، اين كلام است: «اگر آنان پس از آن كه به خود ستم