145در اين شب مردم از شهرهاى مختلف در نجف گرد مىآيند و بازار بزرگى در شهر برپا مىشود كه تا مدت ده روز بر قرار مىماند.
در شهر نجف نه مأمور عوارض و ماليات هست و نه والى. تمام كارهاى شهر دست نقيب الاشراف است. اهل نجف تجارت پيشهاند و در اقطار جهان به مسافرت و بازرگانى مىپردازند. به شجاعت و سخاوت شهرهاند. كسى كه در پناه آنان باشد زيانى نمىبيند. من با آنان همسفر بوده و معاشرتشان را دلپذير يافتهام. پس از زيارت اميرالمؤمنين على (ع) قافله به سوى بغداد حركت كرد و من به اتفاق عدّه زيادى از اعراف خفاجه به سوى بصره روان گشتم. 1
ورود به بصره
در اين شهر، در كاروانسراى مالك دينار منزل كرديم. تقريباً در دو ميلى بصره عمارت بسيار بلند، قلعه مانندى به نظر مىرسيد كه پرسيدم كجا است؟ گفتند: مسجد على بن ابىطالب است. بصره در قديم به قدرى بزرگ بود كه اين مسجد در وسط شهر قرار گرفته بود و اكنون تا بصره دو ميل فاصله دارد و نيز از مسجد تا محل باروى نخستين بصره حدود دو ميل مسافت مىباشد؛ يعنى مسجد در وسط بصرۀ فعلى و با روى قديم آن واقع شده است.
بصره يكى از مهمترين و مشهورترين مراكز عراق و شهرى است وسيع و داراى مناظر زيبا و باغهاى فراوان و ميوههاى خوب. چون در ملتقاى دو درياى تلخ و شيرين واقع شده است، از سرسبزى و فراوانى بهرۀ كافى دارد. در دنيا جايى نيست كه به اندازۀ بصره درخت خرما داشته باشد. خرما در بازار بصره هر چارده رطل عراقى به يك درهم فروش مىشود و در هم عراق ثلث نقره است. قاضى بصره حجت الدين براى من يك سبد خرما فرستاده بود كه يك حمال به دشوارى مىتوانست آن را حمل كند. من خواستم آن را بفروشم، به نُه درهم خريدند كه سه درهم آن را نيز حمال بابت اجرت خود برداشت.
در اين شهر يك نوع شيرۀ خرما مىسازند كه «سيلان» ناميده مىشود و آن مانند جلاب مىباشد و چيز خوبى است. بصره سه محلّه دارد؛ يكى محلۀ هذيل كه رياست آن با شيخ علاء الدين بن اثير بود