117شيخ حسين ترك، شيخ زين العابدين مازندرانى، ملا على كنى، ميرزا محمد تنكابنى (صاحب قصص العلما) ، سيد محمد باقر خوانسارى (صاحب روضات الجنات) ، شيخ عبد الحسين تهرانى (شيخ العراقين) و ميرزا ابوالقاسم كلانتر نام برد. 1
اين عالم سختكوش، در فقه و اصول آثارى دارد. مهمترين آن «ضوابط الأصول» است كه در مسافرت به مكه مكرمه آن را به رشتۀ تأليف در آورد و به خاطر اهميت آن، به «صاحب ضوابط» شهرت يافت.
از جملۀ خدمات عمرانى و اجتماعى او مىتوان به بازسازى حرم و تذهيب ايوان صحن حضرت عباس (ع) ، باز سازى گنبدهاى حرم حضرت مسلم بن عقيل و هانى بن عروه، پاك سازى نهر حرم امام حسين (ع) ، ايجاد حصار براى شهر سامرا و تعمير حرم عسكريين و رسيدگى به وضعيت فقرا و مستمندان اشاره كرد. 2
در شرح حال وى آمده است:
«چون ضياء السلطنه، دختر فتحعلى شاه، تحت تأثير شخصيت علمى او شد، فردى را به نزد آن فقيه سترگ فرستاد و پيشنهاد ازدواج به او داد. سيد رغبتى نشان نداد و در پاسخ گفت:
زندگى ما طلاب با زندگى شما شاهزادگان سازگارى ندارد. ضياء السلطنه پيام داد: من تمام هزينۀ زندگى تو و همسر و فرزندانت را تأمين مى كنم. صاحب ضوابط پاسخ داد: لازمۀ اين كارها، اين است كه من از همسر و فرزندانم چشم بپوشم و به تو بيشتر توجه كنم و اين نهايت بى انصافى و كارى قبيح است و من هرگز مرتكب آن نميشوم. باز ضياء السلطنه اصرار كرد وگفت: من نميخواهم تو از زن و فرزندانت جدا شوى، فقط دوست دارم من هم يكى از همسران عائلۀ شما به شمار آيم وبه اين افتخار كنم ولى سيد ابراهيم باز هم نپذيرفت و جواب رد به او داد.» 3
سرانجام او در سال 1264 در اثر بيمارى وبا چشم از جهان فرو بست و جنب حرم امام حسين (ع)