43
آيا استطاعت عقلى است يا شرعى و...؟
در اين مسأله ميان فقها اختلاف است. بعضى آن را شرط عقلى و برخى شرعى و عدّهاى شرط عرفى مىدانند. مالك بن انس، استطاعت را شرط عقلى مىداند. و لذا رواياتى را كه در تفسير استطاعت آمده (كه تحقق آن را به زاد و راحله و غير آن مىداند) به كسى حمل كرده است كه بدون آنها نمىتواند به حج برود و يا قدرت اكتساب در طول مسير را هم ندارد. 1 وليكن ابوحنيفه، شافعى، حنبلى و اماميّه، استطاعت را شرط شرعى مىدانند و دليل آنان رواياتى است كه در تفسير استطاعت وارد شده است، چه اين كه به مقتضاى آن روايات، استطاعت شرط وجوب حج است و چنانچه حكم مجملى در قرآن باشد كه حديث آن را بيان كرده باشد، قطعاً نمىتوان بر خلاف مبيّن عمل كرد.
وليكن اين فتوا با رواياتى كه در تفسير استطاعت، مبنى بر توانائى جسمى و امكانات مالى وارد شده، منافات دارد. به هر حال دايره استطاعت عقلى از عرفى وسيعتر و همين طور محدوده استطاعت عرفى از شرعى بيشتر است.
مقصود اصلى از اين واژهها چيست؟
1 زاد: زاد همان چيزهائى است كه حاجى به آن نيازمند است; يعنى سرمايهاى براى خوردن و آشاميدن، اجاره منزل، خرج ويزاى سفر و چيزهاى ديگرى كه لايق به شأن و موقعيّت او باشد.
البته زاد سفر، بايد غير از بدهكارىهايش باشد يعنى مالش از بدهكاريش بيشتر باشد تا بتواند با آن زيادى حج كند.
2 راحله: در واقع راحله كنايه از اين است كه: خرجى رفت و برگشت حج را داشته باشد.
3 تخليةالطّريق: يعنى راه باز، و از هر جهت، تأمين جان و ناموس و مال داشته باشد، بنابراين اگر مالش در خطر باشد، كم يا زياد بودن آن فرقى نمىكند. زيرا متضرّر شدن، با مقدار قليل هم سازش دارد. و همين طور فرقى نيست كه ترس او از مسلمين باشد يا از كفّار.
4 امكان مسير: مراد اين است كه: تا زمان انجام حج، آن قدر فرصت داشته باشد كه بتواند خود را به مكّه برساند.
5 صحّت بدن: توانائى جسمى او در حدّى باشد كه بتواند بدون زحمت و خرج، اعمال واجب خود را انجام دهد، و چنانچه اين قدرت نباشد، حجّ مباشرى ساقط است، و بايد نايب بگيرد. زيرا صحت بدن، به قرينه اخبار استنابه، در وجوب حج مباشرى دخالت دارد، وليكن در اصل وجوب حج تأثيرى ندارد. بنابراين كسى كه قادر نيست شخصاً حج خود را انجام دهد وليكن سرمايهاى دارد كه مىتواند نايب بگيرد، واجب است اين كار را بكند.