29مىايستادند. رسول خدا كه به مدينه آمد، نزاع ديرينۀ اوس و خزرج به دوستى تبديل شد. آن حضرت پيمان اخوّت ميان مهاجران و انصار بست. حكومت الهى رسول خدا مدينه را جلوهگاه وحى و مدنيّت قرآن ساخته بود. جهادها از اين شهر و با شمشير مسلمانان مجاهد شكل مىگرفت. جنگ بدر، احد، احزاب، خيبر، تبوك، فتح مكّه و .. در همين جا سازماندهى مىشد.
مدينه، عظمتش را مديون عظمت پيامبر و دين بود. زندگيها ساده و خانهها معمولى بود. مدينه صورتِ يك روستاى آباد را داشت، امّا مهد مدنيّت معنوى بود.
پيامبر خدا از دنيا رفت و در خانهاش (كنار مسجد، كه اكنون داخل مسجد است) به خاك سپرده شد. بعدها بارها مسجد پيامبر بنا به نياز، توسعه يافت.
بقيع، آن روز گورستانى در حاشيۀ مدينه بود كه اينك در قلب شهر قرار دارد، ولى همچنان ويرانه و بىسايهبان.
اطراف مدينه، نخلستان بود. در بخشهاى پراكندهاى در اطراف، قبيلهها و خاندانهاى كوچك و بزرگى زندگى مىكردند. اهل بيت، اين شهر را كه مدفن جدّشان و مولد خودشان بود، دوست مىداشتند و جز به دليل خاص يا به اجبار، مدينه را ترك نكردند. كوچه و محلۀ بنىهاشم در قسمت شرقى مسجدالنبى بود، خانۀ ابوايوب انصارى، خانۀ امام صادق «ع» و بسيارى از جاهاى خاطرهانگيز ديگر در همين بخش بود، تا به بقيع مىرسيد، كه اينك همه تخريب شده و آثارى از