99عبدالملك در مدت حكومت طولانى خود، آنچنان با ظلم و فساد و بيدادگرى خو گرفت كه نور ايمان در دل او به كلى خاموش گشت. عمال ستمگر او مانند «حجاج» حاكم عراق «مهلب» حاكم خراسان و «هشام بن اسماعيل» حاكم مدينه نيز همچون خود وى سفاك و بيرحم بودند. 1هنگام مرگ حجاج، در زندان مشهور وى، پنجاه هزار مرد و سى هزار زن زندانى بودند كه شانزده هزار نفر آنها عريان و بىلباس بودند، حجاج زنان و مردان را يك جا زندانى مىكرد و زندانهاى وى بدون سقف بود. از اين رو زندانيان از گرماى تابستان و سرما و باران زمستان در امان نبودند. 2پس از مرگ عبدالملك، وليد پسرش به خلافت رسيد.
او حجاج بن يوسف را پس از مرگ عبدالملك در پست خود ابقا كرد. در زمان حضرت، قيامهايى به وقوع پيوست، در كوفه قيامى به رهبرى سليمان بن صرد و سپس به رهبرى مختار، قيامى ديگر شكل گرفت، عبداللّٰه بن زبير در مكه قيام كرد كه در هر يك از اين قيامها، امام مخالفت و موافقتهاى ضمنى خويش را ابراز مىنمودند، اما محور اصلى فعاليت خود را بر تبليغات و تربيت و تهذيب جامعه دينى قرار داد. حضرت سى و پنج سال از عمر شريفش را به اين مهم اختصاص داد تا آنكه پايههاى نهضت مبارك