29دخول دوزخ با ذلت و خوارى تهديد فرمودى».
و نيز در روايت آمده است:
«الدُّعَاء مُخُّ الْعِبَادَة» 1. مراد از دعا در اين جا، قسمتى از دعا است؛ دعايى كه مقرون به الوهيت مدعو به نحوى از اتحاد باشد.
ثالثاً: منظور از نهى در اين آيات، اين است كه شما مدعو را به اندازۀ رتبۀ خداوند بالا نبريد؛ به عبارت ديگر، هدف از نفى دعوت و خواندن غير خدا، دعوتهاى ملازم با عبادت و پرستش است كه از اعتقاد به الوهيت سرچشمه مىگيرد. شاهد اين مطلب، كلام خداوند عزّوجلّ است كه فرمود:
( وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلاَ تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً ) 2 ؛ و همانا مساجد از آنِ خداست، پس هيچكس را با خدا نخوانيد.
لذا اساس عبادت مشركان ناشى از همين امر بود. خداوند سبحان در اين زمينه مىفرمايد:
( وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلاَ تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً ) 3؛ يعنى آنها براى خدا همتايانى قرار دادند تا مردم را از راه او منحرف و گمراه سازند.
( إِذْ نُسَوِّيكُمْ بِرَبِّ الْعالَمِينَ ) 4؛ چون شما را با پروردگار عالميان برابر مىشمرديم.