15يزد، براى بار چهارم به حكمرانى خراسان نيز تعيين گرديد. در همين سال علاوه بر حكمرانى خراسان حكومت اصفهان نيز در عوض حكومت يزد به عهدۀ وى واگذار شد و او از طرف خود ابوالفتح ميرزا (مؤيدالدوله) را كه حكومت يزد داشت، به پيشكارى محمدحسين مستوفى تفرشى ناظمالملك به حكومت اصفهان فرستاد و حكومت يزد ميردوست محمدخان معيرالممالك داماد ناصرالدين شاه و پسر معيرالممالك (نظامالدوله) واگذار گرديد. در اين سال (1288 ق.) كه براى بار چهارم به ايالت خراسان تعيين شده بود، بر اثر نافرمانى از احكام حاج ميرزا حسينخان مشرالدوله صدراعظم در سال 1289 ق. معزول و به جاى وى حاج حسينخان شاهسون شهابالملك امير تپخان تعيين و فرستاده شد. وى پس از عزل او از ايالت خراسان دشمنى و كينۀ مشيرالدوله را سخت در دل داشت. در سال 1290 ق. در سفر اول ناصرالدين شاه به اروپا، حسامالسلطنه نيز از ملتزمين ركاب شاه بود. در سال 1291 ق. كه حاج ميرزا حسينخان مشيرالدوله وزير خارجه و وزير جنگ بود، حسامالسلطنه علناً در ملاءِ عام نسبت به او بدگويى مىكرد و در اين باب مشيرالدوله به شاه كتباً شكايت نمود. در اواخر سال 1293 ق. به جاى بديعالملك ميرزا حشمتالسلطنه حاكم كردستان و كرمانشاه شد. در اين هنگام خودش در كرمانشاه مقر حكمرانى خود بود و حكومت كردستان را نيابةً به پسر بزرگ خود ابوالفتح ميرزا واگذار نمود.
اجماعلى از زندگى وى را محبوبى اردكانى در تعليقات المآثر و الاثار آورده و پس از آن نوشته است: در سال 1298 (1297!) به حج مشرف شد و در روز دوشنبه دوم جمادىالاولى 1300، شش ساعت به غروب مانده، در شصت و هفت سالگى به سكته درگذشت ... زن او عاليه خانم نيز روز شنبه 11 صفر 1305 درگذشت. وى جد مادرى احمدشاه بود و پس از عباس ميرزا ارشد افراد خانوادۀ قاجار اما سختكش و قسىالقلب بود. ثروت او را سه كرور تخمين زدند. (روزنامۀ خاطرات اعتمادالسلطنه، ص 243).
گفتنى است كه در تاريخ اين دوره از وى با عنوان «فاتح هرات» ياد شده است.