70كه در عناوين موضوعى انتخاب مىكنيم، نهايت تأمّل و دقت را داشته باشيم و آن را به نحوى برگزينيم كه از محتواى اسناد تاريخى در نظم تأليفى ارائهشده، معناى روشن و يا لااقل مفاهيم واضحترى را به ذهن خوانندگان برساند.
مورّخان قديم، «بدر» را به عنوان «جنگ اسلام» تلقّى كردهاند. بنابر اين طبيعى است كه آنها تحت تأثير روحيۀ جنگ جويانه و يا بهخاطر شرايطى كه جنگ لازمۀ ادامۀ حيات حكومتهاى وقتشان بوده، اسناد تاريخى بدر را چنان نظمى بخشند كه خوانندگان گمان كنند، محمّد صلى الله عليه و آله ، لشكرى انبوه جمعآورى كرد و به جنگ قريشيان رفت؛ آنها را قلع و قمع نمود و اموالشان را به غارت گرفت.
ولى اگر نخواهيم تحت تأثير وضعيّتى خاص قرار گيريم، بايد سؤالهايى در تاريخ مطرح كنيم و كليۀ اسنادى كه مىتواند جوابگوى چنين سؤالهايى باشد، يك جا جمع آوريم و توجّه داشته باشيم كه در جمع بندى اسناد مذكور، بايد تأثير شخصى و يا شرايط اجتماعى را به حدّاقل ممكن رسانده، دور از پيشفرضها و يا نتيجهگيرىهاى مؤلّفان قديم و جديد، آن را در يك نظم تأليفى جديد كه ما آن را «بازنگرى اسناد تاريخى واقعۀ بدر» ناميدهايم، تقديم پژوهندگان كنيم.
اساسىترين سؤال از تاريخ در بيان يك «واقعۀ درگيرى» اين است كه بيابيم كدام يك از طرفهاى متخاصم، تلاش جنگ جويانه داشتهاند؟ و برعكس كدام طرف براى عدم وقوع درگيرى تلاش كرده؟
وقتى پاسخ به اين سؤال معلوم شد، بايد از روحيّۀ ستيزهجويى يا انگيزه و طرز فكرى كه طرفين را به تهاجم تحريك كرده است، مطّلع شويم و يا برعكس از افكار و اهدافى كه براى عدم درگيرى وجود داشته، آگاهى يابيم؛ كه آيا اهداف مزبور به لحاظ نفع و مصلحت خود و طوايفِ افراد مزبور بوده است؛ يا اصلاح و آرامش همۀ جوامع براى تحقّق يك زندگى صالحانه را جستجو مىكردند؟
براى رسيدن به چنين شناختى از واقعۀ بدر، بايد تمامى منابع مهمّ سيره و تاريخ و مغازى سدههاى نخست هجرى را مورد پژوهش قرار داد. در پژوهش حاضر، كتاب مغازى «محمّد بن عمر واقدى» را به دليل جامعيّت، قدمت و شهرت، به عنوان متن اصلى