76قول نخست، به نسبشناسان مُضَر نسبت داده شده است؛ زيرا ابناسحاق در سيره مىنويسد: و اما در مورد قمعه، نسبشناسان مُضَرى بر اين گمانند كه او از فرزندان عمرو بن لُحَىّ بن قمعة بن الياس است.
ابنعبدالبرّ از ابناسحاق چنين نقل كرده است: خزاعة بن ربيعة بن حارثة بن عمرو بن عامر بن حارثة بن امرى القيس بن ثعلبة بن مازن بن اسد بن الغوث و «خندف» مادر ماست و از اين جهت خزاعه نام گرفتند كه به هنگام عزيمت از يمن و رهسپار شدن به شام، از فرزندان عمرو بن عامر، جدا شدند [ از ريشۀ خزع به معناى جدا شدن، بريده شدن] و به مرّ الظهران 1 رسيدند و در همانجا اقامت گزيدند.
از جمله كسانى كه خزاعهاىها را قحطانى مىداند، ابوعبيدة معمر بن مثنى است. در قولى كه زبير بن بكار نقل كرده، چنين آمده است: زمانىكه جرهمىها از سركشى و ستمكارى باز نايستادند و فرزندان عمرو بن عامر از يمن پراكنده شدند، فرزندان حارثة بن عمرو بن عامر از آنان جدا شدند و در «تهامة» 2 ساكن گرديدند و به همراهان كعب و فتح و سعد و عوف و عدىّ فرزندان عمرو بن ربيعة بن حارثة بن عمرو بن عامر، و نيز همراهان اسلم و ملكان دو فرزند قصىّ بن حارثة بن عمرو بن عامر را خزاعه نام نهادند.
ابنكلبى گويد: عمرو بن لحىّ پدر تمام خزاعهاىهاست و آنان از نسل او هستند كه در اطراف پراكنده شدند. او يادآور شده كه لُحىّ همان ربيعة بن حارثة بن عمرو بن عامر بن حارثة بن امرئ القيس بن ثعلبة بن مازن بن ازد بن غوث بن نبت بن مالك بن زيد بن كهلان بن سبأ بن يشجب بن يعرب بن قحطان است. ابن كلبى مىگويد: به گفتۀ عمرو بن ربيعه يعنى عمرو بن لحى، كعب و ملح و عدى و عوف و سعد و هر كدام از فرزندان ربيعة بن حارثه كه براى خود طايفهاى هستند، خزاعه را تشكيل مىدهند و از اين رو به آنان خزاعه مىگويند كه از فرزندان عمرو بن عامر عقب ماندند و از آنها جدا شدند و همچنين