45نرى را كه باعث آبستن ماده مىشد حمايت مىكرد و ماده شتر نذرى را آزاد مىكرد، عمرو بن لحى بن قمعة بن خندف؛ جدّ خزاعه بود، گو اين كه خزاعهاىها از فرزندان عمرو بن عامر بن غسان بودند.
زبير بن بكار مىگويد: در كتابى كه گويند از كتابهاى عبدالحكم بن ابىغمر است، ديدم: وقتى الياس بن مضر به سن بلوغ رسيد و تغيير در آداب و سنن پدران را از سوى خاندان اسماعيل مشاهده كرد، آنان را نكوهش نمود و اينجا بود كه فضيلت و برترى او در ميان آنان آشكار شد و او نيز به سمت آنان گرايش پيدا كرد و ايشان را وحدت بخشيد و آن چنان به گرد وى جمع شدند كه تا آن زمان پس از «اَدر» در مورد كسى اتفاقنظر پيدا نكرده بودند. الياس آنان را بهطور كامل به سنت آباء و اجدادى بازگرداند و او نخستين كسى است كه براى كعبه شتر قربانى كرد، يا اين كه در زمان وى چنين امرى مرسوم شد. و نيز نخستين كسى است كه پس از ويرانى كعبه بر اثر توفان نوح عليه السلام حجرالأسود را در زاويه كعبه قرار داد؛ تا مردم از آن بهرهمند گردند.
برخى از مردم مىگويند: پس از ابراهيم و اسماعيل، كسان زيادى به هلاكت رسيدند ولى عرب همچنان الياس بن مضر را همانند انسانهاى حكيم و خردمند مثل لقمان حكيم و مانند او ارج مىنهادند و گفته مىشود: كمتر پيامبرى است كه معلوم باشد از كجا يا از كدام امّت است! و خداوند متعال دربارۀ وى فرموده است: وَ إِنَّ إِلْيٰاسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ . 1
فاكهى، از عبد الملك بن محمد و او از زياد بن عبداللّٰه نقل كرده كه ابناسحاق گفت:
گويند نخستين پيامبر از ميان فرزندان اسماعيل «حرب» بود كه ميان سعدالعشيره و مَعَدّ قرار داشت و همچنين گفتهاند: آنها كه از يمن بيرون شدند و به سرزمين نجد آمدند، دعوت ابراهيم براى فرزندان اسماعيل را در ميان طايفۀ معد بن عدنان كه به سعدالعشيره تعلّق گرفته بود، مىشنيدند. در آن زمان خاندان كنانه در حرم مكه اقامت گزيده بودند كه بر سر