292اوايل آنجا را شرف مىگفتهاند و سپس ضريّه ناميدهاند.
سمهودى از قول مجد مىگويد كه مشهورترين مراتع مرتع ضريّه است كه به عقيدۀ بعضى از قبيلۀ طى مرتع كليب بن وائل بود...و در جايى از آن قبر كليب است و تا به امروز معروف است.
سمهودى مىگويد:يكى از رؤساى نجد به نام اجود بن جبر مرا از آن خبر داد.و گفت قبر كليب در آنجاست عربها آن را مىشناسند و به زيارت آن مىروند.يكى از آنها خواست مرا به سر قبر او برد،گفتم:كليب يكى از مردم جاهلى بوده.
مرتع ضريّه
هجرى گويد:نخستين كسى كه ضريّه را مرتع ساخت عمر بن خطاب بود.آنجا را چراگاه شتران صدقه و اسبان غازيان قرار داد.ستوران حق داشتند تا فاصلۀ شش ميلى ضريه بچرند و باز به آنجا برگردند.ضريه در وسط مرتع است.اين امر در تمام ايام خلافت عمر و آغاز خلافت عثمان ادامه داشت.سپس شمار ستوران افزون شد و به چهل هزار شتر رسيد، چنانكه مرتع را گنجايش آنها نبود.عثمان فرمان داد كه به چراگاه شتران صدقه و اسبان غازيان بيفزايند.او خود آبى را از آبهاى بنى ضبيبه كه نزديكترين آبها به ضريّه بود خريد.اين آب را بكره مىگفتند در كنار بلنديهاى مرسوم به بكرات،در ده ميلى ضريّه.
پس بكره به مرتع عثمان داخل شد و پيوسته واليان به وسعت آن مىافزودند.از جمله ابراهيم بن هشام مخزومى به قدرى آن را توسعه داد كه جاى بر مردم آن نواحى تنگ كرد.و در آنجا از هر نوع شتر هزار تا جاى داد. 1
ضريّه از آبهاى ضباب بود.در عصر جاهلى از آن ذو الجوشن ضبابى پدر شمر قاتل حسين بن على-ع-بود. 2
ضريّه بعد از اسلام اهميت بسيار پيدا كرد.سمهودى گويد كه واليان مدينه از سوى خود عاملى به ضريّه مىفرستادند؛زيرا واليان مدينه به مراتع ارج فراوان مىنهادند.و