293نگهبانان آن را قدرت و توانى عظيم بود.نگهبانان هر ناحيه سران قوم و اشراف آنها بودند.از اين رو عامل ضريّه را عامل الشّرف مىگفتند. 1
مرتع ضريّه سابقهاى ديرين دارد كه به زمان جاهليت مىرسد.ضريّه منازل بنى آكل المرار از قبيلۀ كنده بوده است 2و به قول ارجح مقر فرمانروايى آنها كه از آنجا بر قبايل نجد و بلاد آن سيطره يافتند.قبر كليب نيز در آنجاست. 3شايد كليب آنجا را مقر خود قرار داد تا مواريث و سنن آل كنده را زنده دارد و به فرمانروايى پرداخت تا كشته شد.قتل كليب سبب يك سلسله جنگهايى شد موسوم به جنگهاى بسوس و از نتايج اين جنگها عدم تكوين دولت كليبى به جاى كنده بود.ديگر آنكه يك سلسله ناآراميها در جزيرة العرب پديد آمد و تغلب را از ارتفاعات نجد دور ساخت و از ضريّه كه قبايل كلاب و غنى در آن،مكان گرفته بودند،بركند.
اهميت ضريّه مربوط به اهميت موقعيت جغرافيايى آن نيست بلكه به سبب اهميت اقتصادى آنجاست.زيرا بيشتر معادن طلاى جزيرة العرب در آنجا يا در نزديكى آن است.و پيكارهاى كنده و تغلب سببش دست يافتن و استخراج اين معادن بوده است.
منطقه ضريّه به سبب داشتن چشمهها و چاهها و آبهاى بسيار مناسبتر براى زراعت و از ديگر مناطق ممتاز است.سمهودى به نقل از هجرى شمارى از چشمهها و مزارعى كه در عهد اسلامى در ضريّه به وجود آمده ياد مىكند،اين مزارع مربوط به عصر جاهلى بودهاند و مسلمانان آنها را توسعه بخشيدند و چاهها را بيشتر حفر كردند.شكوفايى كشاورزى ضريّه در عصر جاهلى انگيزۀ توجه مسلمانان به ضريّه و احياى آن بود.
سمهودى گويد:عثمان بن عفّان آبى از آبهاى بنى ضبيبه را كه نزديكترين آبهاى غنى به ضريّه بود خريد.اين آب كه بكره نام داشت از بلنديهاى بكرات در ده ميلى ضريّه مىآمد و به مرتع عثمان مىرفت.مردمى از قبيلۀ ضباب نزد پسران عثمان آمدند و خواستند تا اجازت دهد كه از بكره آب برگيرند.اجازت دادند و تا امروز در دست آنهاست.
عثمان در ناحيهاى از زمين غنى،خارج از مرتع چشمهاى برآورد.در حوزۀ آبى كه آن را نفى مىگفتند:اين آب در پانزده ميلى اضاخ بود.و نهرى حفر كرد.و عمالش در آنجا قصرى