33توجه خدا را به خود جلب مىنمايند. اول درخواستشان اين است كه اين ساختمان را پروردگار بزرگ مشمول صف ربوبيت خوتد گرداند و آن را بپذيرد؛ يعنى ساختمان سنگ و گل كه در معرض حوادث جهان است و عوامل طبيعى و غير طبيعى در فناى آن مىكوشد مورد پذيرش نام ربوبيت پروردگار گردد و براى تربيت خلق صورت بقا گيرد و جزو دستگاه ربوبيت و ثابتان عالم شود، و دو صفت «عزيز» و «حكيم» خداوند كه به آن، سراسر جهان مقهور ارادۀ اوست و به وضع ثابت و محكمى برپا است. در اين بنا ظهور نمايد ؛ (اِنَّكَ أَنْتَ الْعَزيزُ الْحَكيم) .
خداوند هم اين خانۀ اخلاص را پذيرفت و از دست حوادث نگاهش داشت، نه عصبيت شديد قحطان بر عدنان بنيان آن را متزلزل نمود و نه سپاه ابراه توانست در حريم آن رخنه نمايد، و نه جاهليت تاريك عرب اساس آن را دگرگون ساخت، و آن را سايه و شعبۀ بيتالمعمور عالم بزرگ قرار داد و از آن شعبههايى به نام «مسجد» در تمام نقاط جهان با دستهاى مخلصى تأسيس نمود كه پيوسته از آنها بانگ تكبير و دعاى ابراهيم منعكس است ولى كاخهايى كه براى استعباد خلق با مواد محكم و هزاران پاسبان تأسيس شده، يكى پس از ديگرى تسليم عوامل فنا گرديد و اين روش هميشه در جهان جريان داشته و دارد.
دعاى دوم ابراهيم كه مقصود او را از بناى اين ساختمان مىرساند در جملۀ دوم آيه بايد خواند: (رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَ. . .) اين نيت و درخواست نيز آميخته با گل و سنگ و ساختمان خانه است و مقصود