34و روح بانيان را به اين صورت مجسّم گردانده؛ يعنى در تكميل اين ساختمان و آداب و مناسك آن، دو فرد كامل و شاخص اسلام قرار گيرند، دو فرد كاملى كه سراپا تسليم ارادۀ خدا و اجرا كنندۀ اوامر او باشند و پيوسته از ذريۀ او مردمى همفكر و همآهنگ و مسلم تربيت شوند، ابراهيم مىنگريست كه عموم مردم جهان خدايى را كه فطرت بشرى جوياى اوست و شناسايى و قرب او را مىخواهد يا فراموش نموده يا او را به حسب آثار محيط و تصرّف و هم به صورتهاى مشخصى درآورده و تسليم هواها و ارادۀ خود نمودهاند، خدايى را مىپرستند كه به صورتهايى مطابق ميل و هوسهاى آنان باشد و از اراده و منافع و آمال آنها تبعيت كند، فقط در موقع بروز حوادث و ناكامىها به او رجوع كنند تا سنّت عمومى عالم را به ميل آنها برگرداند و باران را به نفع آنها بفرستد يا باز دارد. جنگ را به زيان دشمن بكشاند و براى آنها پايان دهد، ولى در امور عادى زندگى و روابط افراد و نظم اجتماع و تنظيم قوا و غرائز درونى و روش اعمال و حركات، نامى از خدا در ميان نيست، چنانكه امروز هم با همۀ پيشرفت فكرى و عقلى كه مدعيند بيشتر مردم جهان در اين حقيقت قدمى فراتر نگذاشتهاند؛ مانند قرون اوليه، يا خدا را فراموش كرده و به او ملحد شدهاند، يا خدايى را معتقدند كه با خيال و وهم خود ساختهاند تا در موارد اضطرار به او رجوع كنند و او مطابق خواسته و منافع هر دستهاى رفتار نمايد و جهان را وفق ارادۀ محدود آنها بگرداند، چنانكه در جنگها هر دستهاى در معابد جمع مىشوند و به وسيلۀ دعا و عبادت، از خدا مىخواهند كه