32هاشم يكى از اجداد زهرا است، وى مردى كريم بود كه كرامتش ضربالمثل بود و دربارۀ آن اشعار مىسرودند، بهويژه در سختىها و بحرانها؛ زيرا گوهر مردان را در ناملايمات مىتوان دريافت. هاشم چشمۀ خير و كرم بود و همين بس كه قرآن كريم از كوچ قريش در دو فصل ياد كرده:
لِإِيلاٰفِ قُرَيْشٍ* إِيلاٰفِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتٰاءِ وَ الصَّيْفِ* فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ هٰذَا الْبَيْتِ* اَلَّذِي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ
و نيز هاشم را منصب «سقايت و رفادت» 1 حج بود و چون موسم حج فرامىرسيد در ميان قريش مىايستاد و مىگفت:
«اى گروه قريش! شما همسايگان خدا و خاندان او هستيد، زائران خدا دراين موسم مىآيند و حرمت خانۀ خدا را بزرگ مىشمارند. آنها ميهمانان خدا هستند و شايستهترين مهمان براى ارج نهادن، مهمان خداست. خداوند شما را براى اين منظور برگزيده و بدان گرامى داشته و به عنوان بهترين همسايه ارج نهاده است. پس مهمانان و زائران خدا را گرامى بداريد. آنها ژوليده و گردآلود، از شهرهاى دور با شتران لاغر مىآيند و رنج راه را پذيرا شده به اين ديار مىشتابند. شما بايد از آنان پذيرايى كنيد و به آنان آب دهيد.»
به دنبال اين سخنان قريش از زائران پذيرايى مىكردند تا آنجا كه اگر خانوادهاى اندك توشهاى داشت، آن را براى ميهمانان خدا مىفرستاد و خود هاشم نيز سرمايۀ كلانى براى اين كار اختصاص مىداد و خوراك حاجيان را فراهم مىساخت و نان و گوشت و روغن و خرما و قاووت براى آنان تهيه مىكرد و به سرزمين «منا» آب مىفرستاد، با اينكه آن روز در آن سرزمين آب كمياب بود و اين پذيرايى ادامه داشت تا مردم به شهرهاى خود باز گردند. 2
در كتاب «منتقى» آمده: هاشم با شخصيتترين فرد قريش بود، او سفرهاى گسترده