97مگر آن كه پروردگارت به تو رحم كند و تو را يارى كند تا نَفْس خويش را مهار كنى. اولاد آدم مىپندارد، هنر كرده كه لبّيك گفته است، در حالى كه ذرّات عالم، ستارگان و پرنده، كوه، زمين و درخت، همگى تسبيح او مىگويند و بر فرمانبردارى آگاهانه و هشيارانه و با ميل و رغبت لبّيك گفته و مىگويند. ثُمَّ اسْتَوىٰ إِلَى السَّمٰاءِ وَ هِيَ دُخٰانٌ فَقٰالَ لَهٰا وَ لِلْأَرْضِ ائْتِيٰا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً قٰالَتٰا أَتَيْنٰا طٰائِعِينَ ؛ «و آنگاه به خلقت آسمانها توجّه كامل فرمود در حالى كه آسمانها دودى بود او (به امر نافذ تكوينى) فرمود كه اى آسمان و زمين، به شوق و رغبت يا به جبر و كراهت همه به سوى خدا (و طاعت فرمان حق) ، بشتابيد آنها عرضه داشتند ما با كمال شوق و ميل به سوى تو مىشتابيم.» 1پس از اوّلين لبّيك، كه ورود در احرام و مُحرم شدن را در پى دارد، به عنوان تأكيد و اعلام و يادآورىِ فخر و شادىِ معنوىِ عبوديّت خويش به همۀ موجوداتِ عالم هستى، مستحب است كه در آغاز و پايان هر كارى، اين ذكر زيبا و انسانساز را تكرار كنى. تا كجا و تا كى؟ تا وقتى به مكّه برسى، كه ادب حكم مىكند، در پيشگاه و جوار خانۀ او ساكت شوى. در اينجا بايد سكوت كنى تا همه چشم و همه گوش شوى، فكر كنى و بينديشى كه به كجا وارد شدهاى، به مركز توحيد، به شهر كعبه: به مكّۀ مكرّمه.
محرّمات
بارزترين ويژگى محرّمات، توجّه داشتن و متذكّر بودن به حضور در محضر الهى و ترك «غفلت» و احتراز از غرقه شدن در دنيا