49مجموعه و جزيى از يك كلّ عظيم در خلق خدا ظاهر مىسازد. ديگر آن كه با ترك لباسهاى معمول - كه علاوه بر تشخّص و احراز هويّتش، او را از برهنگى مصون مىدارند - دو تكّه پارچۀ سفيد را در بر مىكند. او با اين لباس، در عين حالى كه از نظر ديگران پوشيده است، به جهت وضعيّت غيرعادى خود، احساس عريانى مىكند، و به همين جهت، شرم برهنهبودن را با خود دارد. لباس احرام، علاوه بر همۀ معانى و حسناتش، به خصوص در دنياى معاصر عامل تمايز مسلمانان از جهانيان و نشانۀ وحدت امّت اسلامى است. اين لباس جلوۀ بارزى از هويّت اسلامى و اعتقادى و دينى مسلمانان است. اهميّت اين لباس وقتى بيشتر خود را مىنماياند، كه حاجيان از لباس احرام خارج مىشوند. اوّلاً، كثرتى در ميانشان ظاهر مىشود، و ثانياً، در عين حالى كه بسيارى از آنان لباس بومى و محلّى خود را (كه به هر حال لباسى ملّى است) در بر مىكنند برخى ديگر، متأسّفانه، لباسهاى ملّى و محلّى خويش را از دست داده و به هيئت غربيان درآمدهاند، كه لباس غربى عموماً در عين حالى كه بدن را مىپوشاند، عريانى (حجم بدن) را مستور نمىدارد. و به همين شيوه است كه در بسيارى موارد، در عين پوشيدگىِ ظاهرى و استتار بدن با پارچه، وقيحانهترين و زشتترين نمونههاى عريانى به نمايش گذاشته مىشود. اين خاصيّت لباس غربى است كه در عين حالى كه وجود لباسِ چسبيده به تن، كاملاً احساس مىشود، اينلباس تنها پوست و سطح را مىپوشاند، امّا انسان را از عريانى نمىرهاند، كه حتّى فراتر از آن، عريانى او را تشديد مىكند (كه البتّه تمركز بر غرائز و زندگى مادّى چنين اقتضايى نيز دارد) و اين به عكس لباس مسلمانان (در گذشته) است كه موقّرانه،