50متين، مؤدّبانه و پوشانندۀ عريانىِ (سطحى و حجمىِ) انسان بوده است.
در ميقات بايد هر چيزى كه نشانۀ تشخّص و منيّت است به دور ريخته شود. تنها يك چيز باقى مىماند: وَ يَبْقىٰ وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلاٰلِ وَ الْإِكْرٰامِ ؛ «و زندۀ ابدى ذات خداى منعم با جلال و عظمت است.» 1 همچون «قيامت»، و مگر نه اين كه در حديث قدسى آمده است: «خَلَقَ اللهُ آدَمَ عَلى صُورَتِهِ»؛ «خداوند آدم را بر صورت خويش آفريد»، 2 جمع مؤمنان به عنوان «وجه» او و خليفۀ او كه به سوى خانۀ او مىروند، يگانه جلوهاى هستند كه اجازۀ نمايش خود را دارند. و معاذالله، كه مراد از «وجه» او صورت جسمانى باشد، بلكه مراد مرتبهاى از صفاتى از اوست كه با نفخهاى الهى به او دميده شده است: حيات، علم، قدرت، اراده، بينايى، شنوايى و كلام. اينها اسماء و صفات هفتگانۀ الهىيعنى «حىّ، عليم، قادر، مريد، بصير، سميع و متكلّم»اند. و به اين ترتيب است كه هويّت انسان كامل، مأخوذ از هويّت حقّ است، و هر صفت و اسمى از اسماء حقّ با صفتى از انسان (كامل) متناظر است. و آدميان نيز جملگى بايد «انسان كامل» را الگوى خود قرار داده و در جهت تشبّه به او كوشا باشند.
حَرَم
مقصود از حرم، محدودهاى است پيرامون كعبۀ شريف و مكّۀ