85جواب منطقى به سخنان ابنعباس درمانده بود، گفت:
ما به همۀ آفاق نوشتهايم و از ذكر مناقب على و خاندان او نهى كردهايم. پس، اى ابنعباس! زبانت را نگهدار...
ابنعباس - آيا ما را از خواندن قرآن نهى مىكنى؟!
معاويه - خير.
ابنعباس - پس، از بيان تأويل آيات، نهى مىكنى؟
معاويه - آرى.
ابنعباس - پس قرآن بخوانيم و نپرسيم كه مقصود خدا چيست؟
معاويه - آرى.
ابنعباس - پس، آيا كداميك از اين دو كار، لازمتر است؟ خواندن قرآن؟ يا عمل كردن به آن؟
معاويه - عمل كردن به آن.
ابنعباس - پس تا ندانيم كه مقصود خداوند از آنچه نازل كرده، چيست، چگونه عمل كنيم؟
معاويه - از كسانى بپرس كه قرآن را به غير از اينگونه كه تو تأويل مىكنى تأويل كنند.
ابنعباس - قرآن بر دودمان ما نازل شده است. آيا معنايش را از «آلابوسفيان» بپرسيم؟
معاويه - قرآن بخوانيد ولى آنچه را كه خداوند دربارۀ شما نازل كرده و پيامبر آن را در فضيلت شما دانسته، روايت و نقل نكنيد، و جز اين هرچه مىخواهيد روايت كنيد.
اينجا بود كه ابنعباس، در حالى كه معاويه را مسخره مىكرد، آيۀ يُرِيدُونَ أَنْ يُطْفِؤُا نُورَ اللّٰهِ 1را خواند و معاويه بر سرش فرياد كشيد كه: ...زبانت را ببند!.. اگر هم چيزى مىگويى پنهانى نقل كن، نه آشكارا. 2