54مرا با او محشور ساز، مرا در «حزب» او قرار بده،
مرا با شهيدان و صالحان قرار بده، كه اينان، رفقاى شايسته و نيكويند...». 1
علاقه به ديدار مجدد، و قول و قرار با خدا و حجت خدا براى «زيارتى ديگر» هم، در اصلاح نفس مؤثر است.
توجه به خدا
اساس تربيت روحى مسلمان، «ذكر خدا» است، ذكر، بازدارندۀ از بدىهاست.
و ريشۀ تباهى اخلاق، «غفلت» و «دورى» و «نسيان» است، نسيانِ خدا و قيامت و رابطۀ بندگى ما با خدا.
اگر از «سازندگى» زيارت سخن مىگوييم، بايد آن را در ارتباط با «ياد خدا» بشناسيم كه در مزار معصومين و شهيدان پديد مىآيد.
اگر ائمۀ معصوم، مقرب درگاه پروردگارند، بهخاطر آن است كه «عبوديت خدا» را در اوج متعالىاش دارا هستند.
اگر اسوه و الگوى مايند، براى آن است كه در «تقوا» و «طاعت» خدا، سرآمد اهل روزگارند.
اگر سخن و عملشان، براى ما سند و ملاك است، از آن روست كه «حجت»هاى خدايند.
اگر نزد خداوند، مقام و مرتبهاى والا دارند، رازش در ارتباط عميق و همواره و عاشقانۀ آنان با خداى عالم است.
زائرى كه در مرقد پاكشان، آستانۀ ادب مىبوسد و به تكريم و احترام مىپردازد، بايد به ياد خدا افتد. چرا كه «ائمه»، واسطۀ خالق و خلقند، راهِمنتهى به خدايند، آينۀ حق نمايند، زيارتشان، يادآور خداوند است. چون بندۀ صالح خدايند، مقرباند و چون مطيع پروردگارند، براى ما اسوهاند.
وقتى توجه به خدا، نقش تربيتى و سازنده و بازدارنده از گناه دارد، اين توجه، در