337را طى مىكنى، اگر خواستى كه خداى آسمان را خشنود كرده و پس از كوردلى، به رشد برسى و در روز تشنگى قيامت، از كوثر سيراب شوى،
هرگاه در سير و سفر طولانى و دور و دراز خود، به آن ديار رسيدى و بر تربت على(ع) ايستادى و اظهار محبت نسبت به او كردى و ريسمان استوار الهى را ديدى و پس از سير شبانهات، روياروى نجف قرار گرفتى،
پس مخواب، مگر اندكى.
رهتوشه و بارت را همانجا بر زمين بگذار و از آن خاك مگذر.
بر آستان او بمان و همچون گرفتارى دردمند و فروتن بايست و با انبوه مردم سير كن و غبار آن ديار را ببوى.
اگر مطيع فرمان خدايى او را خشنود كن كه محبت ائمه، فرضى است خدايى. از اين فريضه، پاداش خود را مضاعف گردان، در اين سرزمين چهره بر خاك بگذار...
وقتى به آن تربت رسيدى سلام كن و شيفته و شيداى آن آستان باش.
قبر كسى را آنجا زيارت كن كه با والايىها نمايان است. در آنجا نور را مىبينى كه فضا را آكنده است و شعاعش همهجا را فرا گرفته است.
اگر در زمانش حضور نداشتى، با گريهات ياريش كن.
در حضور او بايست، فرمانش را اطاعت كن و از صاحب قبر بپرس كه: چگونه زمان را درنَوَرديدى و افتخار را بهدست آوردى!
عاشقانه بايست و از دشمنانش بيزارى بجوى و محبت خويش را به سويش بپراكن و آشكار كن و از درگاهش مرو و به او سلام مرا برسان، سلام شيفتهاى از ديارى دور!
او را زيارت كن و در قرب او بهرهور باش تا پاداش بهدست آورى و نجات يابى.
برخيز... و خاكِ آن آستان را ببوس و توجّهت را به درگاه او ابراز كن و از روى كوچكى، چهره بر خاك بگذار...
در آن مكان، بسيار گريه كن و بگو: اى قسيم بهشت و دوزخ! غلامت از تو اميد امان دارد، بلا او را به اينجا كشانده است و زمانه جفايش كرده و از حوادث به تو پناه آورده است. اى كشتى نجات، به تو روى آورده و در زندگى سرمايهاى جز محبت شما را ندارد.