312حماسۀ كربلايش و خروش خدايى عاشورايش را به «خروج از بيعتِخليفه» و شورشى كور و اخلالگرى منتسب كردند و در نتيجه، كشته شدنش را هم، تاوانِ آن روبرتافتن از خليفه، با چنين جوّى تأكيد روى «شهيد» شدن آنان، خنثى كردن آن القاءاتِ مسموم است.
در زيارتى كه امامهادى(ع) آموزش داده است، اين تعبير وجود دارد:
«أَشْهَدُ أَنَّكَ وَمَن قُتِلَ مَعَك شُهَداءٌ احياءٌ». 1
- گواهى مىدهم كه تو و كسانى كه با تو كشته شدند، شهيدان زندهايد.
وقتى «جهاد» و «شهادت» در زيارتنامهها، از فضايلى ارزشمند محسوب مىشود كه زائر، امام را به آن صفات ياد مىكند و بر تجلى اين ارزشها در حيات و حركت ائمه پاى مىفشارد، روشن است كه راهِ جهاد و شهادت را به زائر مىآموزد و «خطّ جهاد» را ترسيم مىكند و «مكتب خون و شهادت» را و رنگ خدايى و صبغة الهى دادن به قيام و شهادت را.
اين نيازمند دو عنصر ديگر هم مىباشد: يكى بيعت با امام در اين راستا، ديگرى اعلام آمادگى براى فداكارى و آرزوى توفيق براى جانبازى و جهاد و شهادت د رراه و ركاب آنان، كه به اين دو هم اشاره مىكنيم:
6. زيارت و بيعت
زيارت، بيعت زائر با امام است، در مسير «تولّى» و «تبرّى». در متون زيارتى، به اين نكته تصريح شده و زائر، خدا و امام را به گواهى مىگيرد كه به اين ميثاق و عهد، وفا كرده است.
در زيارتى كه مرحوم كلينى، از امامهادى(ع) نقل كرده است، در زيارت سيدالشهداء(ع)، پس از سلام و درود بر آن حضرت، دستور مىدهد كه نام يكايك ائمه را ياد كن، و بگو: