264دست، مشعل دعوت و هدايت داشتند و در دست ديگر، پرچم جهاد بر ضدّ حكومتِ بعث. سلاح و لوازم ضرورى را پنهان مىكردند و مخفيانه به دست مجاهدان مىرساندند و مردان را تشجيع و تحريك به مبارزه مىكردند. در جريان اين راهپيمايى عظيم هم، نقش آنان در حضور فعّال در صحنه، چشمگير بود. گاهى هم روى در روى مأموران رژيم عفلقى مىايستادند و شعار مىدادند، گاهى سنگ پرتاب مىكردند.
در ميان دستگير شدگان اين ماجرا و تظاهرات نيز، گاهى زنان وجود داشتند و اين نشان دهندۀ فعاليت سياسى آنان در اين پيادهروى انقلابى بهسوى كربلاى حسين(ع) بود.
با رسيدن اخبار حوادث روز 17 صفر به شهرهاى ديگر، مردم از هرسو جهت شركت در تظاهرات، در راههايى كه به «كربلا» منتهى مىشد تجمع كردند. به خصوص، راهِ «طويريج - كربلا» شاهد ازدحام شديدى بود.
مجدداً رژيم، اعلام كرد كه حركت پياده بهسوى كربلا، آزاد است و با اين اعلام لغو ممنوعيت، مىخواست خشم تودههاى انقلابى مردم را فرونشاند. ولى مردم، هشيارتر شدند و مراقبتهاى خود را براى مقابله با هر توطئهاى افزودند. و آن شب، كلمۀ رمزِ «اربعين» را به عنوانِ «اسم شب» ميان خود توزيع كردند و شعارهاى انقلابى بيشتر شد. تابلوى سياه بزرگى را برافراشتند كه با رنگ سفيد، بر آن نوشته بود:
«اينجا قبر شهيدان است».
از طرفى هم، مزدوران رژيم، با استفاده از تاريكى شب، در گوشه و كنار، اقدام به ربودن و دستگيرى بعضى افراد مىكردند و بعضى از اتوبوسها و اتومبيلهاى عادى را براى كنترل اوضاع و دستگيرى عناصر فعال در راهپيمايى، مورد استفاده قرار مىدادند.
رويارويى «تن» و «تانك»
خورشيد روز هجدهم صفر طلوع كرد. زائران به راه افتادند، به سوى كعبۀ شوق و مناى عشق، «كربلا».
رژيم بعثى عراق، براى ارعاب زائران پيادۀ قبر سيدالشهداء و مقابله با اين سيلِ