263بعثىهاى كينهتوز! نام و ياد حسين، هرگز در نجف، محو نخواهد شد!
صبح 17 صفر، يكى از مأموران با لباسهاى شخصى، تلاش مىكرد كه وارد كاروانسرا شود. نگهبانان انقلابى و هشيار، از او كارت شناسايى درخواست كردند. مأمور، وحشتزده، به لكنت زبان افتاد و رنگ از چهرهاش پريد. او را بازداشت كرده و تفتيش نمودند. همراه او ليستى يافتند كه در آن، نام عدۀ زيادى از شركت كنندگان در راهپيمايى، و نيز، شماره اتومبيلهاى امدادگر نوشته شده بود. او را به «حسينيه» منتقل كردند. و... ديگر بار، حركت را آغاز كرده، بهطرف كربلا راه افتادند.
گزارش به مأموران ديگر رسيده بود. براى مقابله با شور حسينى زائران، مأموران خود را به آن محل رساندند. اما وقتى رسيدند كه «كاروان كربلا» حركت كرده بود. به ناچار، عدهاى از افراد باقيمانده در كاروانسرا را بازداشت كردند. خبر دستگيرى اينان به راهپيمايان رسيد. با اينكه يكى دو كيلومتر از آنجا دور شده بودند، ليكن عدهاى از آنان برگشتند و با مأموران به زد و خورد پرداختند. صداى «يا حسين» زائران،با صفير گلوله مزدوران بعثى در هم آميخت و در اين برخورد، يك زن و يك نوجوان به شهادت رسيد و عدهاى هم مجروح شدند. ولى اين عده توانستند برادران بازداشت شدۀ خود را از اسارتِ بعثيان نجات دهند و با حمله به ادارۀ بعثىها در آن محل، اشياى موجود در آنجا را از بين بردند. و... راه كربلا را، دوباره در پيش گرفتند.
شهادتطلبان
حركت پرشور زائران، فضايى از حماسه و ايثار و معنويت پديد آورده بود. روحيۀ شهادتطلبانۀ آنان بيشتر و بالاتر شده بود.
حتّى جمعى از قبايل مسلمانِ ميان راه، به دنبال شنيدن خبر خشونتهاى رژيم بعث با زائران، به راهپيمايان پيادۀ كربلا پيوستند و آمادگى خود را براى حمايت از آنان ابراز كردند، گرچه اين موضعگيرى و عمل انقلابى، به دستگير شدن عدهاى از جوانانشان انجاميد.
نقش زن مسلمان و انقلابى عراقى در اين تظاهرات، قابل توجه است. زنان در يك