265خروشانِ معنويت عظيم، سلاحها و تجهيزات نظامى خود را به كار گرفت. دو فروند هواپيماى ميگ، در سطح بسيار پايين، از بالاى سر زائران پياده عبور كرد. سرعت پرواز، چنان بود كه ديوار صوتى شكست، ارتعاش شديد حاصل از صداى غرّش ميگها، سبب شكستن شيشۀ اتومبيلها شد. پس از آن، تعداد زيادى تانك و نفربرهاى زرهى و ادوات ديگر راه همراه با مأموران بسيارى با تجيهيزات كامل، به منطقه فرستادند. نيروهاى چشم و گوش بسته و مأمور، ابتدا به محاصرۀ راهپيمايان پرداختند. مأموران نظامى كه بهعنوان مقابله با اخلالگران شورشى فرستاده شده بودند، همين كه هنگام عمل، خود را در مقابل راهپيمايى عزاداران حسينى ديدند كه علائم سوگوارى و پرچم و علم در دستجات خود حمل مىكردند، برخىشان حالت سرپيچى از فرمان مافوق پيدا كرده و به مردم پيوستند. چرا كه وجدان بيدار و تحريف نشدۀ آنان، به زشتىِ ايستادن در مقابل جمعيت زائران كربلا را شهادت مىداد و آنان، هرچه بودند، بالأخره از سرزمين عراق و مابين النهرين بودند كه فرهنگى غنى مردم آن را در طول ساليان دراز، سيراب و اشباع كرده بود.
نصرت خداوند، آن روز آشكار شد و امداد الهى، به يارى زائران آمد. دو فروند از هواپيماها آتش گرفت. يكى در درياچۀ «رزازه»، نزديكى كربلا سقوط كرد و ديگرى در نزديكى فرماندارى مسيّب. و خلبان و سرنشينان آنها هلاك شدند. جالب اينجاست كه وقتى كارشناسان فنّى را براى بررسى علت سقوط هواپيما آوردند، آنان هيچ عامل مشخصى را براى آن نتوانستند بيابند. ناچار اعلام كردند كه سقوط، به علت نقص فنى بوده است. اينجا بود كه يكى از حاضرين، از روى استهزاء و طعنه، گفت: سقوط، به خاطر اختلال فنى نبوده، بلكه ناشى از «اختلالِ حسينى» بوده است.
پيوستن برخى از نظاميان به دستههاى عزادار زائر، يكى ديگر از مظاهر لطف الهى و امدادهاى معنوى او بود كه روحيۀ انقلابيون را بالا مىبرد و ضربۀ روحى سنگينى به نيروهاى دولتى وارد مىساخت.
تانكها براى ترساندن مردم و ايجاد رعب و وحشت، به ميان آمده بودند. در حالى كه تانكها حركت مىكردند، بعضى از تظاهركنندگان، روى تانك رفته و به نفع