221پروردگار، مناسبتر و شايستهتر اين نيست كه چهره و پيشانى بر خاكى نهاده شود كه در درون و ضمن آن، درسهاى دفاع از خدا و مظاهر قدس او و جلوههاى حمايت از ناموس اسلام مقدس نهفته است؟
آيا با اسرار سجده بر زمين، شايستهتر آن نيست كه سجده بر تربتى شود، كه در آن راز بزرگوارى و عظمت و كبرياء و جلال خداوند نهفته و حاوى رموز عبوديت و فروتنى در برابر خداوند، در بهترين نمودها و نشانههاست؟
آيا سزاوارتر نيست كه سجده بر تربتى شود، كه در آن، نشانههاى توحيد و فداكارى در راه آن است و انسان را به رقّت قلب و نرمدلى و شفقت و عاطفه وا مىدارد؟
آيا بهتر آن نيست كه سجدهگاه، از خاكى قرار داده شود كه در آن، چشمههاى خونى جوشيده است كه رنگ خدايى داشته است؟ تربتى آميخته با خون كسى كه خداوند او را پاك قرار داده و محبت او را اجر رسالتِمحمد9 قرار داده است، خاكى كه با خون سرور جوانان بهشت، و وديعۀ محبوب پيامبر و خدا، عجين گشته است...؟». 1
تربت، پيوند «خاك» و «خون»
«كربلا» به عنوانِ تجسّم يك فرهنگ انقلابى و پرشور و پرخاشگر عليه سلطههاى ستم مطرح بود و قبر حسين بن على(ع) و تربتِ خونينِ اين شهيد بزرگ و يارانش، كانون الهام و مكتب آزادىبخش و حركتآفرين.
در فرهنگ شيعه و در باور حسينيان تاريخ و آشنايان با اهلبيت، كلمۀ «تربت»، بار محتوايى غنى و تاريخى داشته است. چه به صورتِ مهر نماز، يا خاكِ تيمّم، يا تسبيح سجاده، يا خاك شفابخش و متبرّك.
آنگونه كه اشاره شد، اين تأثير، در سايۀ عنصر دگرگونساز و اكسير «شهادت» است. امامان، تلاش مىكردند كه شيعه را به فرهنگ شهادت، سوق دهند. اين تشويق، در سايۀ روىآوردن به نمودها و سمبلها و مظاهرى انجام مىگرفت كه يادى از آن