222حماسه را در بر داشته باشد و تداعى كنندۀ آن حماسهها و خونها و شهادتها باشد. حتى به صورتِ قرار دادنِ تربت كربلا در محلّ سجود، تا تعظيم به آرمان والاى شهيدان كربلا باشد، و قرار دادن تربت، زير بينى، هنگام سجده، تا بوى خون شهداى كربلا، جان را طراوت بخشد. چرا كه: «از خاك شهيد، بوى خون مىآيد».
«امامصادق(ع) خريطة (كيسه و دستمال) زردى داشت كه در آن، تربت حضرت سيدالشهدا بود. وقت نماز كه مىشد، همان تربت را در موضع سجودش مىريخت و سجده بر آن مىكرد». 1
آيا اين، جز تجديد عهد و پيمان با آيين و آرمان و راه و خطّ حسين است؟! نمازى بر پايۀ احياى جهاد و شهادت و مُلهَم از خون!... مگر در تربت كربلا چه رازى نهفته است؟
«...در آنجا تربتى است، گويا معدن مغناطيس، كه افراد عاشق را كه قابل جذباند، مانند ذرّات كوچك آهن، به سوى خود جذب مىكند. آنجا مضجعِ مقدّسِ سرباز فداكارى است كه رؤساى جمهور و پادشاهان، قبل از آنكه رسم سرباز گمنام و نهادنِ دستۀ گل معمول گردد، عصارۀ گل، بهترين عطر را آوردند و بوسيدند و بوييدند و پاشيدند و آرزوى اين كردند كه كاش در برابرش جنگيده و اسلام را يارى مىكردند و كشته مىشدند...». 2
به عنوان نمونه، به چند حديث از سخن پيشوايان اشاره مىكنيم:
امامصادق(ع):
«السجودُ عَلى تُربةِ الحسين(ع) يَخرِقُ الحُجُبَ السّبعَ». 3
سجده بر تربت حسين، حجابهاى هفتگانه را كنار مىزند.
آن حضرت، به عنوان فروتنى و خشوع در برابر خداوند، جز بر تربت حسين،