34احترام متقابل، با اتكا، با خويشتندارى و استقلال و عزّت اسلام و مسلمين و در بينش ملّىاش، مردم برايش مهمترين واژهاند؛ چرا كه مردم ناموس خدايند و او پاسبان ناموس او...
خانۀ فاطمه عليها السلام گذرگاه اسلام و پل ميان كتاب خدا و عترت پيامبر
آهسته بلند مىشوم و نگاه از ديوارهاى گِلى خانۀ محمد صلى الله عليه و آله برمىدارم و بهسوى باب جبرئيل مىروم، از همسايگى خانۀ فاطمه عليها السلام ، دختر نيك رسول و عصارۀ وجودىاش، دردانۀ پدر، همدم دردهاى پنهانى پيامبر. دستاس هنوز در گوشۀ حياط افتاده است و خاك روزگار بالايش نشسته، ليك فرسايش زمان حضور انديشۀ فراسوى او را در باور تاريخ نتوانسته به غبار بدل سازد و ياد او را به فراموشى سپارد. خانهاى ساده با ديوارهاى گلى و پرده آويخته به ديوار سراى پدر، خانهاى سراسر نور و پيوسته ظهور، مهبط وحى و ادامۀ ارادۀ خداوند بر زمين، نيم نگاه رسول هميشه به اين منزل است و برخى بر اين مهر ورزى پيامبر حسد مىورزند و بر او تندى مىكنند. پدر اميد خويش را بر تداوم اسلام در اين سراى نهاده است و هر صبحدم بر اهالىاش سلام مىكند تا مردم را فراموش نشود ارزش ساكنان خانه را. خشتهايش آميخته به معرفت و شناخت پروردگار و تسليم سخن اهالى خويش، نيمه شب آنگاه كه فاطمه عليها السلام به قامت ايستاده و در برابر يكتا پروردگار گيتى به