49خداى سبحان، نهتنها براى او استغفار نمىكند، كه از او بيزارى مىجويد.
فَلَمّٰا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلّٰهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرٰاهِيمَ لَأَوّٰاهٌ حَلِيمٌ . 1
«و هنگامى كه براى او روشن شد وى دشمن خداست، از او بيزارى جست. راستى ابراهيم، دلسوزى بردبار است.»
دلسوزى او از آن جهت بود كه براى هدايت آذر و قومش نگران بود و از ضلالت و گمراهى او متأثر مىشد. او كه به مقام والاى «خلّت» رسيده بود، هرگز دشمنان خدا را دوست نداشت و همواره از آنان خشمگين بود، ولى رسالت او اقتضا مىكرد كه براى هدايت آنان تلاش كند و رنج و مشقت كشد. لذا او را مظهر قهر و مهر خدا خواندهاند. چنانكه صفات موجودات متكامل است. 2دشمنى و برائتش نيز با دشمنان خدا در حد اعلى و مبالغهآميز بود و كلمۀ «برآء» در آيه شريفه بر اين معنا