48
لِلْمُشْرِكِينَ وَ لَوْ كٰانُوا أُولِي قُرْبىٰ مِنْ بَعْدِ مٰا تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحٰابُ الْجَحِيمِ . 1
«بر پيامبر و كسانى كه ايمان آوردهاند، سزاوار نيست كه براى مشركان - پس از آنكه برايشان آشكار گرديد كه آنان اهل دوزخند - طلب آمرزش كنند، هرچند خويشاوند (آنان) باشند.»
علامه سيد محمدحسين طباطبايى دليل عقلى آن را اينگونه تبيين مىكند:
«بندهاى كه دشمن و محارب خداست، مستكبر و مغرور است؛ مثل سران كفر و عناد، عقلاً استغفار و شفاعت سودى براى او ندارد، مگر توبه كند و از استكبار فرودآيد و خاضعانه در برابر خداوند قرارگيرد. طلب رحمت و آمرزش براى كسى كه آن را قبول نمىكند و درخواست عنايت براى فردى كه براى پذيرش آن خاضع نيست، معنا و مفهومى ندارد و شوخى با مقام ربوبيت و بازى با مقام عبوديت است كه به حكم ضرورى فطرى ممنوع مىباشد.» 2
ابراهيم خليل نيز پس از آگاهى از دشمنى و عناد آذر با