42با عنايت به مطالب پيش گفته، معلوم مىشود كه عنايت قرآن كريم به «نفى آلهه» و «اعلان برائت خدا و پيامبران از شرك و بتپرستى» بوده است و اثبات خدا يا توحيد، چون امرى فطرى است، محتاج استدلال نيست، هرچند براى اثبات توحيد در قرآن، براهينى هم وجود دارد. نتيجه آنكه معناى مطابقى كريمۀ «لا اله الّا اللّٰه»، نفى آلهه و طواغيت است و شهادت به آن، اعلام برائت از آنهاست. ناگفته نماند كه علما و دانشمندان در مفاد كريمۀ «لا اله الّا اللّٰه» در مبحث «استثنا» در علم اصول فقه بحث كردهاند 1 و البته به اشكالاتى كه بنابر تفسير فوق، وجود دارد، پاسخ دادهاند كه ذكر يكى از اشكالات و پاسخ آن از كلمات حضرت امام خمينى قدس سره خالى از لطف نيست.
گفتهاند:
«اگر الا براى استثنا نباشد و بدنبال نفى (لا اله ) ، در مقام اثبات (اللّٰه) نباشد، پس چگونه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله اسلام كسانى را كه «لا اله الّا اللّٰه» را بر زبان جارى مىكردند، مىپذيرفت؟ اگر اين جمله براى اثبات الوهيت خداوند دلالت نكند، بهعنوان اعتراف به وجود