43
بارىتعالى سودى نخواهد داشت.» 1
فقها در آثار خويش پاسخهاى مختلفى از اين اشكال دادهاند، چنانكه حكما و فلاسفه نيز پاسخهايى فلسفى ارائه كردهاند، كه به ذكر پاسخى متين و مطابق با واقعيات تاريخى از حضرت امام قدس سره اكتفا مىكنيم:
«بتپرستان در زمان پيامبر معتقد به خداى تعالى بودند و بتها را شفيع و واسطۀ بين خود و خدا مىدانستند و آنها را براى تقرّب به خدا مىپرستيدند، پس قبول كلمه توحيد، از سوى پيامبر، فقط براى نفى آلهه و بتهاى آنان بود، نه اثبات وجود بارىتعالى؛ چرا كه وجود خدا مفروغعنه بود.» 2
توحيد در عبوديّت
پس از نفى آلهه در قرآن و اثبات توحيد الوهىِ حق تبارك و تعالى، در مقام عبوديت نيز نمىتوان جز در پيشگاه او سر تعظيم فرودآورد، لذا پيام همۀ پيامبران الهى