14روستاها و شهرهايى است كه در آنها عربهاى نبطى زندگى مىكنند و سرزمين اين اعراب در امتداد ساحل دريا ادامه دارد و وسعت آن تا اعماق دور از ساحل نيز امتداد مىيابد. در اين سرزمينها شهرهاى پر جمعيتى قرار دارد كه مردمان آن به علت وجود گلههاى بزرگ گوسفند، در رفاه و آسايش به سر مىبردند، ليكن پس از آن كه حاكمان اسكندريه تجارت و كشتىرانى تجارى در درياى سرخ را آزاد كردند، اين مردم اقدام به دزدى دريايى نموده و بسيارى از كشتيها و اموال تجارتى آن را به يغما بردند و بدين گونه تجارت درياى سرخ مختل گرديد. در اين هنگام حاكمان اسكندريه با لشكركشيهاى دريايى خود گوشمالى سختى بدانها دادند.
سپس ديودورس از قومى به نام بيزومينين( Bizome nians ) ياد مىكند و مىگويد زندگى اينان از راه شكار حيوانات وحشى مىگذشته است و در سرزمين آنها عبادتگاه مقدسى قرار دارد كه تمامى عربها آن را بزرگ مىدانستهاند.
مورّخ مشهور يونان باستان، هيرودوتس، كه تاريخ خود را در سال 430 قبل از ميلاد نوشته است، مىگويد: 1.
عربها «اوروتال» و «أليلات» را مىپرستيدند و به گفتۀ ديغورى 2 اين دو نام از آنِ دو بتى بوده است به نامهاى «اللّٰه تعالىٰ»[ !] و «اللات» كه در طائف قرار داشتهاند. هيرودوت اضافه مىكند كه عربها در نزد اين دو بت عهد و پيمان خود را مىبستهاند، و هرگاه اين عهد و پيمان به مكه برده مىشد از ارزش و اهميت مضاعفى برخوردار مىشد.