267
تو گواه باش كه چون حج كردم
خاقانى ضمن اشعار خود؛ اعم از قصيده، غزل، مثنوى و... از بسيارى از مناسك و اعمال حج و اماكن متعلّق به آن سخن گفته است مثل: احرامگاه، عرفات، جبل الرّحمه، مزدلفه، مشعر الحرام، جمره، منا، مكّه، زمزم ، ناودان زرّين، مروه، صفا، عمره، كعبه، مدينه، مرقد رسولاللّٰه صلى الله عليه و آله ، بطحا، بوقبيس، بيتاللّٰه، حجرالأسود، بناى كعبه، طواف، لبّيك، مقام، موقف، ميقات و...
ارادت خاقانى به مكّه و كعبه و حج و اعمال و مناسك و... بقدرى زياد است كه در بسيارى از اشعارش اشاراتى به حج و اعمال آن شده است و گاهى در يك قصيده بيش از چهل بار واژۀ كعبه و مكّه راتكرار كرده، از جمله در قصيدۀ «صبح خيزان» چهل و يك بار، در قصيده «نشان كعبه با رديف كعبه» چهل و يكبار و ... در مجموع در قصايدى كه در اين تحقيق مورد دقّت قرار گرفته، بيش از 200 بار كلمۀ «كعبه»، بيش از 100 بار كلمۀ «مكّه»، بيش از پنجاه بار كلمۀ «قربان» و ديگر واژههاى متعلّق به حج، بطور پراكنده فراوان آورده شده است.
19 - ظهير الدين طاهر بن محمّد فاريابى
(متوفاى سال 598 ه . ق.) از جملۀ شاعران قصيده سراى معروف قرن ششم است. وى علاوه براينكه هنر شاعرى، زبان عربى، حكمت، نجوم و... را مىدانسته، شاعرى مدّاح بوده و در مدح گاهى بسيار غلوّ مىكرده است، بطورى كه: نُه كرسى فلك را زير پاى انديشه مىگذاشته تا انديشه بتواند ركاب قزل ارسلان را ببوسد! در عين حال آرزوها و هدف او آن است كه كبوتر حرم كعبه باشد و در پناه اين خانۀ امن الهى قرار گيرد:
مرغ پيكم گم بود تا چند گيرم زان سراغ
مىروم در كعبه تا گردم كبوتر خانه را 2