115براى آنها دعا كرد و باران آمد و كوفيان از بىآبى نجات يافتند.
گوينده سپس ضمن القاى نتيجه به مردم مىگفت ببينيد كوفيان با دعاى حسين عليه السلام از بىآبى نجات يافتند، اما بعدها آب را روى همين حسين بستند. مردم هم به شدت مىگريستند. اما براى اينجانب كه دست و پايى در تاريخ اسلام زده و كتابى در مورد «كوفه» نيز دارم، و هر كس كه اندك آشنايى با تاريخ اسلام داشت، تحمل اين اباطيل سخت بود. چرا كه اولاً: كوفه در عصر رسول خدا صلى الله عليه و آله وجود خارجى نداشت و در زمان خليفۀ دوم در سال 17 يا 19 يعنى شش يا هشت سال پس از ارتحال رسول خدا صلى الله عليه و آله در خاك فتحشدۀ ايران تأسيس شد.
ثانياً: كوفه در كنار رود دائمى فرات بوده است و هيچگاه با كمبود آب مواجه نشده است و تا آنجا كه اينجانب مطالعه داشتهام، به هيچ موردى از خشكشدن رود فرات در تاريخ برخورد نكردهام.
بنابراين، نبايد اجازه داد مداحان به قول استاد شهيد آيةاللّٰه مطهرى براى گرياندن مردم به هر وسيلهاى همچون جعل تاريخ متوسّل شوند. جالبتر اين كه در دهۀ اول ماه محرم سال 82 از سوى صدا و سيما به عنوان كارشناس به كربلا مشرف شده بودم تا از بينالحرمين همراه دو تن ديگر از كارشناسان و چند مداح برنامههايى را به طور مستقيم براى ايران اجرا كنيم. در آنجا به برادر مداحى كه تحصيل كرده و داراى مدرك كارشناسى ارشد نيز بود، همين نكته را گوشزد كردم كه از بيان نكاتى كه در منابع معتبر نديدهاند، خوددارى كنند.
براى نمونه به داستان دعاى امام حسين عليه السلام براى رفع بىآبى كوفيان اشاره كردم. وى با تعجب پرسيد آيا اين مسأله صحّت ندارد؟ وقتى براى او توضيح دادم، با اين كه قانع شده بود، اما هنوز باور نمىكرد و مىگفت: من هم اين را كه خيلى سوز دارد از يكى از مدّاحان معروف شنيدهام و به استناد او مىخواستم در همين برنامهها بازگو كنم!
نكتۀ ديگر درباره دعاى كميل حساسيتى است كه برخى از جمله نويسنده محترم كتاب حج 25 در مورد تكرار برخى عبارات از خود نشان مىدهند. ايشان در اين ارتباط