279ضعيف ودروغ وجعلى را دركنار همگردآورده است، ولى بودن احاديث جعلى در آنها مانع از پرداختن به احاديث صحيح و معتبر آن نمىشود.
نويسنده مىگويد: شيخ طوسى در مقدّمۀ تهذيب به اين نكته اعتراف مىكند و مىگويد: «يكى از دوستان دربارۀ احاديث اصحاب ما و اختلاف و ناسازگارى و منافات و تضاد آنها با من سخن مىگفت و اظهار مىداشت كه شايد بتوان ادّعا كرد حديثى نيست مگر آنكه ضدّ آن نيز ديده مىشود، و حديثى بىگزند نمىمانَد مگر آنكه در مقابل آن حديثى هست كه آن را نفى مىكند تا آنجا كه موجب شده مخالفانمان همين را مايۀ بزرگترين طعن بر مذهب ما قرار دهند». به رغم تأكيد شيخ طوسى در پاسداشت كتابش باز هم اين كتاب - چنانكه مىبينيد - در معرض تحريف قرار گرفت.
پاسخ به نويسنده اين است كه اختلاف و ناسازگارى ميان احاديث، امرى است كه انكار و كشمكش نمىپذيرد و احاديث ناهمگون در كتب شيعيان و سنّيان بسيار است و كافى است به كتاب بداية المجتهد و نهاية المقتصد ابن رشد نظرى بيفكنيم تا با ميزان ناهمگونى احاديث اهل سنّت و در پى آن ناسازگارى فتاواى ايشان آشنا شويم.
فراوانى احاديث ناهمگون در كتب دو فرقه، زيانبار نيست، زيرا يك فقيه مىتواند حديث صحيح را از ضعيف و درست را از نادرست باز شناسد، چنانكه مىتواند احاديث معتبر را در پرتو اسناد و دلالتهاى ترجيحى بر يكديگر برترى دهد و حديث راجح را گرفته حديث مرجوح را كنار نهد.