207ظنّى دارد و نمىتوان براى اخبار ظنّى از تواتر قطعى چشم پوشيد.
گرچه مىتوان اين اخبار را به گونهاى تأويل كرد كه مستلزم اعتقاد به تحريف نباشد، بهويژه آنكه بيشتر اين اخبار، سندى ضعيف دارند و با آنچه سندى صحيحتر و دلالتى آشكارتر دارد در تعارضاند، پس چگونه مىتوان به آنها اعتماد كرد، و هم سخنى اصحاب بر صحّت فى الجملۀ اين روايات - اگر قائل بدان باشيم - مقتضى اعتقاد به تحريف قرآن نيست - چنانكه گفته آمد - و از همين رو در اعتقاد به تحريف قرآن همداستان نيستند.
نويسنده ادّعا كرده است كه شيعيان براساس اين روايت امام باقر عليه السلام قائل به تحريف قرآن هستند: «هر كه ادّعا كند همۀ قرآن را گردآورده دروغگوست. كسى آن را چنانكه فرود آمده گرد نياورده و حفظ نكرده است مگر على بن ابىطالب و امامان پس از او». (الحجّة من الكافى، ج 1، ص 26). او گمان كرده اين نص، صراحت در اثبات تحريف قرآنى دارد كه امروز نزد مسلمانان، موجود است.
پاسخ وى آن است كه اين حديث، سندى ضعيف دارد، زيرا در سند آن نام عمرو بن ابى مقدام ديده مىشود كه محلّ اختلاف است و چنانكه از سخنان بزرگان پيداست بيشتر آنها وى را ضعيف مىدانند (تنقيح المقال ، ج 2، ص 324؛ رجال علّامه ، ص 241).
با چشمپوشى از سند حديث، مقصود از جمع و گردآورى قرآن و حفظ آن، چنانكه نازل شده، دو مفهوم است:
مفهوم اوّل: آگاهى از تفسير قرآن و شناخت احكام و معارف نهفته