123روايت كرده است كه فرمود: «در ميان ما تنها زنان فاسق به متعه رو مىآورند».
شايد نيز مقصود از آلوده شدن مرد بدان از نظر بدنامى، نكوهش يا پاسخ و پرسشى بوده كه در پى آن پيش مىآمده است.
شگفتى دربارۀ آن كس از ميان نمىرود كه چنين خدشه هايى را به متعه وارد مىكند يا آن را زنا تلقّى مىكند، يا خدشههايى را وارد مىسازد كه لازمۀ آن خدشه به اصل تشريع آن مىباشد كه مسألهاى اجماعى است و حتّى به مشرِّع آن كه خداوند سبحان است خدشه وارد مىكند، زيرا لازمۀ توصيف نكاح متعه به زنا آن است كه بر خداوند سبحان رواست كه فسق و فجورى را براى مردمان روا شمرد كه سرشت و آبروى ايشان را آلوده مىسازد، چنانكه لازمۀ آن اين خواهد بود كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نيز هر از گاه رخصت پارهاى كارهاى پليد را به مسلمانان دهد كه هر مؤمن غيورى از پذيرش آن سرباز مىزند.
نويسنده گمان برده است كه امام صادق عليه السلام به تحريم متعه تصريح كرده است و به عمار و سليمان بن خالد فرموده: «متعه بر شما دو نفر حرام است»(فروع كافى، ج، 2، ص 48).
پاسخ وى آن است كه نويسنده بخش زيرين روايت را نياورده و پارهاى از واژههاى آن را تحريف كرده است، و بدين سان روايت حاكى از تحريم متعه مىباشد در حالى كه چنين نيست. اينك متن روايت را مىآوريم تا خواننده دريابد نويسنده در نقل روايات با مخاطبان خود