124صادق نبوده است.
كلينى - عليه الرحمة - به سند خود از عمّار آورده است كه گفته:
امام صادق عليه السلام به من و سليمان بن خالد فرمود: «مادام كه در مدينه هستيد من از سوى خود متعه را بر شما دو تن حرام كردم، زيرا بسيار نزد من مىآييد و هراس من از آن است كه گرفتار آييد و بگويند: اينها ياران جعفر هستند» (كافى ، ج 5، ص 467).
روايت، دلالت روشن دارد كه امام عليه السلام از سوى خود متعه را بر آن دو حرام كرد - يعنى متعه را از سوى شخص خود بر آن دو نفر حرام شمرد - زيرا آن دو از شيعيان حضرت عليه السلام بودند و بسيار به ديدار ايشان مىرفتند و امام عليه السلام از آن هراسيد كه دستگير و مجازات شوند و بدنامى دامن حضرت عليه السلام را بگيرد كه ياران حضرت عليه السلام - به گمان خود - مرتكب محرّمات مىشوند و از همين رو آن دو را مادامى كه در مدينه هستند از اين كار بازداشت.
بدين سان روشن مىشود كه اين روايت - بر خلاف آنچه نويسنده گفته - بر حليت متعه دلالت دارد نه بر حرمت آن، زيرا ياران امام عليه السلام با آگاهى امام بدان مىپرداختهاند و امام عليه السلام اين دو مرد را مادام كه در مدينه هستند از اين كار باز داشت تا از پيش آمدن پارهاى گرفتاريها در امان بمانند.
بگذريم كه روايت سندى ضعيف دارد، زيرا در سند آن نام سهل بن زياد آمده كه وضع او بيان شد، نيز نام حكم بن مسكين در زنجيرۀ سند ديده مىشود كه وضعى مجهول دارد و در كتب رجالى موثّق شناخته نشده است.