8بوده، اجاره باطل است و در غير اين صورت بايد حج استيجارى را در سال بعد به جا آورد.
مسأله 34 اگر شخص مستطيع بر اثر غفلت و يا عمداً قصد حج استحبابى كند، هر چند هدف او تمرين براى انجام هر چه بهتر مناسك در سال بعد باشد و يا با اعتقاد به اين كه مستطيع نيست قصد حج استحبابى كند و بعد معلوم شود كه مستطيع بوده، در كفايت آن از حَجّة الاسلام اشكال است و بنا بر احتياط، واجب است در سال بعد حجّ را به جا آورد، مگر آن كه به توهّم اين كه وظيفه فعليه او امتثال امر استحبابى است، قصد امتثال امر فعلى شارع مقدس را داشته باشد كه در اين صورت كفايت از حَجّة الاسلام مىكند.
ب استطاعت بدنى
مراد از استطاعت بدنى، توانايى جسمى لازم براى انجام اعمال حج است. بنا بر اين حج بر بيمار و سالمندى كه قدرت رفتن به حج را ندارد و يا رفتن به حج براى او حرج و مشقّت دارد، واجب نيست.
مسأله 35 بقاء استطاعت بدنى در وجوب حج شرط است، بنا بر اين اگر كسى به قصد حج، سفر كند ولى بيمارى، او را قبل از احرام از ادامه راه باز دارد، كشف مىشود كه استطاعت بدنى در بارۀ او تحقق پيدا نكرده است. و بر امثال او واجب نيست براى انجام حج نايب بگيرند. ولى اگر حجّ از قبل بر او مستقر شده و امسال، براى انجام حج حركت كند و در بين راه بر اثر بيمارى از ادامه مسير باز بماند، در صورتى كه از بهبودى و توانايى انجام حج بدون حرج و مشقّت هر چند در سالهاى آينده نااميد باشد، بايد نايب بگيرد. لكن اگر اميد به بهبودى و انجام حج هر چند در سالهاى آينده داشته باشد، وجوب انجام حج از او ساقط نمىشود.
ج استطاعت طريقى
يعنى راه براى رفتن به حج باز و امن باشد، بنا بر اين كسى كه راه به روى او بسته است به طورى كه نمىتواند به ميقات برسد يا اعمال حج را تمام كند، و هم چنين كسى كه راه حج براى او باز است ولى امن نيست مثل اين كه در راه، خطرى جان يا بدن يا آبرو و يا مال او را تهديد مىكند، حجّ بر او واجب نيست.
د استطاعت زمانى
يعنى استطاعت، زمانى محقق مىشود كه انسان فرصت كافى براى رسيدن به حج در ايام خاص را داشته باشد.